ما را در ویراستی دنبال کنید

سفره دار مدینه…
n

n

n

n

 

n

امام حسن مجتبی(علیه السّلام)

n

اسم آن بزرگوار حسن است و این اسم از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده

n

است.مشهورترین کنیه آن بزرگوار ابومحمد،و مشهورترین القاب او مجتبی و سبط اکبر

n

است.آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر کرد.امامت ایشان ده سال است.

n

 

n

شهادت امام حسن(علیه السّلام)

n

معاویهچنانکه از خطبه جمعه روز ورودش به نخیله برمی آیداز همان آغاز معاهده

n

صلح با امام حسن را نقض کرد؛او تنها به کشتن شیعیان بسنده نکرد،بلکه آهنگ قتل

n

امام حسن(علیه السّلام) را نیز نمود؛ دوبار به امام زهر خورانید،اما خداوند؛ایشان را شفا داد تا

n

اینکه اجل موعود فرا رسید و با زهری که توسط جعده، دختر اشعث کندی به او نوشانید،به

n

شهادت رسید؛ این حادثه ناگوار در پنجشنبه آخر ماه صفر سال چهل و نه هجری،

n

رخ داد.(۱)

n

n

 

n

مجلسی نقل کرده که:چون رحلت امام حسن(علیه السّلام) نزدیک شده،ساعات پایانی عمر آن

n

حضرت فرا رسید،زهر در بدن او اثر گذاشت و رنگ او دگرگون گشته،سبز شد؛امام

n

حسین(علیه السّلام) پرسیدچرا رنگت به سبزی گراییده است؟»

n

امام حسن(علیه السّلام) گریست وفرمود:برادر جان!حدیث جدم درباره من و تو،تحقق یافت؛

n

سپس دست در گردن امام حسین (علیه السّلام) انداخت و بسیار گریستند.

n

پس پرسید:آن حدیث کدام است؟

n

گفت:جدم فرمود: درشب معراج، چون به باغهای بهشت درآمدم و بر منزل مؤمنان گذر

n

کردم،دو قصر عالی در کنار هم دیدم که ویژگی آنان یکی بود،جز آنکه یکی از زبرجد

n

سبزو دیگری از یاقوت سرخ بود؛

n

پرسیدم: ای جبرئیل!این دو قصر از آن کیست؟

n

 گفت:یکی از آن حسن و دیگری از آن حسین است.

n

پرسیدم :چرا رنگ آنها یکی نیست؟

n

جبرئیل،ساکت ماند و پاسخی نداد؛ پرسیدم: چرا سخن نمی گویی؟

n

گفت: از تو شرم دارم.

n

گفتم: تو را به خدا سوگند! پاسخم ده.

n

گفت: اما سبزی قصرحسن(علیه السّلام) از آن روست که او،با زهر به شهادت می رسد

n

و هنگام مرگ، رنگ او(از زهر) سبز می شود و اما سرخی قصر حسین از آن روست

n

که او،(با شمشیر و نیزه) کشته می شود و هنگام مرگ،رنگ او از خون سرخ می شود؛

n

پس هر دو گریستند و صدای گریه و شیون حاضران برخاست.(۲)

n

 

n

چند جمله ای از وصایای حضرت مجتبی(علیه السّلام) درهنگام مرگ به جناده را ذکر می کنم.

n

جناده می گوید در هنگام شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) خدمت آن بزرگوار رسیدم و از ایشان خواستم نصیحتی کنند.

n

حضرت فرمودندای جُناده!مهیّای مرگ باش وقبل از رسیدن مرگ،زادوتوشه برای سفر

n

مرگ وقبروقیامت تهیّه کن.

n

     جناده! برای دنیا کوشا باش به قدری که گویا همیشه زنده هستی، وبرای آخرت کوشا

n

    باش به قدری که گویا فردا می میری.

n

   جناده!اگر عزّت می خواهی، بدون اینکه عشیره ونزدیکانی داشته باشی، واگرابُهّت و

n

   شخصیّت اجتماعی می خواهی ،بدون اینکه سلطنتی داشته باشی،لباس ذلّت معصیت

n

   رابه درآور ولباس اطاعت حق تعالی را بپوش.»(۳)

n

n

n

n

 

n

  دفن امام حسن(علیه السّلام)

n

کلینی با سند خود از محمدبن مسلم نقل می کند که گفت: از امام باقر(علیه السّلام) شنیدم که

n

فرمود: چون احتضار حسن بن علی(علیه السّلام) فرا رسید،به امام حسین(علیه السّلام) فرمود:

n

برادرم!وصیتی دارم،آن را رعایت کن؛چون از دنیا رفتم، تجهیزم کن و جنازه مرا به سوی

n

رسول خدا( صلیّٰ الله علیه وآله) ببر تا با او،تجدید عهد کنم؛سپس به جانب مادرم فاطمه برگردان؛

n

n

n

n

n

n

n

n

n

n

 آنگاه به بقیع ببر و در آنجا دفن کن و بدان که بزودی از جانب حمیراکه مردم از کارها

n

و دشمنی او با خدا و پیامبر و ما خاندان نبوت آگاه اندمصیبتی به من می رسد؛چون

n

امام حسن(علیه السّلام)

n

n

n

n

n

از دنیا رفت، او را بر تابوت نهاد هبه جایی که پیامبر اکرم بر مردگان

n

نماز می خواند، بردند و بر او نماز خواندند؛ سپس تابوت را برداشته، داخل مسجد پیامبر

n

( صلیّٰ الله علیه وآله) آوردند؛ چون ایشان را کنار قبر رسول خدا نگه داشتند، به عایشه خبر

n

رسید که حسن بن علی(علیه السّلام) را آورده اند تا کنار رسول خدا دفن کنند؛عایشه بر استری

n

زین کرده، سوار شداو اولین زن در اسلام بود که به زین سوارشدو آمد و ایستاده،

n

گفت:فرزند خود را از خانه من دور کنید که نباید در اینجا دفن شود و نباید حجاب

n

رسول خدا دریده گردد.حسین بن علی(علیه السّلام) فرموداز دیرباز تو و پدرت،حریم

n

رسول خدا را دریدید و تو در خانه پیامبر کسی را آوردی که نزدیکی او را دوست

n

نداشت وای عایشه خدا از این کار تو بازخواست خواهد کرد؛ برادرم به من فرموده تا

n

جنازه او را جهت تجدید عهد، کنار قبر جدش رسول خدا بیاورم(نه دفن).

n

و بدان که برادرم از همه مردم،به خدا و پیامبرش داناتر بود؛او به تأویل کتاب خدا،داناتر

n

از این بود که حجاب رسول خدا را پاره کند؛ زیرا خدای متعال می فرماید.

n

«یا أَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلوُا بُیوُتَ النَّبِیّ إلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ»(۴)» (ای کسانی که ایمان

n

آورده اید!به اتاقهای پیامبر بدون اجازه وارد نشوید.)«و تو،بدون اذن پیامبر اکرم آنان را

n

در اتاق رسول خدا آوردی(و دفن کردی).

n

خداوند می فرمایدیا أَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا لاٰ تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَبیّ»(۵)

n

(ای کسانی که ایمان آورده اید! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید.)

n

؛«سوگند به جانم! این تو بودی که نزد گوش پیامبربرای دفن پدرت و فارقش ـ بیل و

n

کلنگ را به صدا در آوردی

n

و خدای سبحان می فرماید:

n

«إِنَّ الَّذینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَکُمْ عِنْدَ اُذُنِ رَسُولِ اللهِ اُولئِکَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللهُ قَلوَبَهُمْ لِلتَّقْویٰ»(۶)

n

(کسانی که پیش پیامبر خدا،صدایشان را فرو می کشند،همان کسان اند که خدا،دلهایشان را

n

برای پرهیزکاری،امتحان کرده است.)؛«به جانم سوگند! پدر تو و فاروقش با نزدیکی

n

قبرشان به رسول خدا،او را آزردند و آنچه را که خدا از زبان پیامبرش به آن فرمان داد،

n

رعایت نکردند که فرمود: خدا بر مرده مؤمنان حرام فرمود،آنچه را که بر زنده آنان

n

حرام کرد.

n

و به خدا سوگندای عایشه!- اگر در آنچه پیمان میان ما و خداست،دفن امام حسن(علیه السّلام)

n

کنار قبر رسول خدا جایز بود،می فهمیدی که بر خلاف میل تو، او آنجا دفن می شد

n

ابن قتیبه دینوری می گوید: چون امام حسن(علیه السّلام) را در بقیع، نزد قبر مادر بزرگش

n

فاطمه بنت اسد

n

n

n

n

( سلام الله علیها ) دفن کردند،

n

امام حسین(علیه السّلام) بر قبرش ایستاد و فرمود:

n

«ابا محمد!خدا تو را رحمت کند که تو از دور،حق را در جاهای احتمالی اش می دیدی و

n

هنگام مجاب کردن اصحاب باطل در موارد تقیه، با اندیشه نیک خود، خدا را مقدم

n

می داشتی و با چشمی که دنیا را ناچیز می دید، قسمتهای عمده و مهم آن را از پرده ابهام،

n

آشکارمی ساختی و دست پاک اطراف و پاکیزه خاندان خود را از گرفتن آن، باز

n

می داشتی و با ناچیز ترین آذوقه ای که داشتی،طلیعه زر و سیم دشمنانت را از خود

n

می راندی؛ اکنون به سوی نسیم خوش قرب خداوندی و سبزه زار خوشبوی حیات ابدی

n

و بهشت پرنعمت روان شو؛خدا بر آن، پاداش ما و شما را بزرگ دارد و از آن، تسلیت

n

و خوش سوگواری عطامان فرماید

n

 

n

   آقــا، نوادگان تـو همه صاحب حرم شدنـد

n

                                                باید دگر فکری به حال قبربی چراغ توکنم

n

                                                      

n

   شهادتش تسلیت باد

n

……………………………………………….

n


۱- بحار الانوار۴۹:۴۴

n

۲- بحار الانوار۱۴۵:۴۴حدیث۱۳،العوالم۲۸۴:۱۶

n

۳- جَلاءُ الْعُیُونِعلامه شُبّر(ره)،ص ۳۷۰ نقل از کتاب الکفایه

n

۴- الاحزاب: ۵۳

n

۵- الحجرات : ۲

n

۶- الحجرات: ۳

n

n

n

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *