n
n
n
امام حسن عسکری(علیه السّلام)
اسم آن بزرگوار حسن و کنیه مشهورش ابا محمد و ابن رضا، و مشهورترین القاب آن بزرگوار
n
عسکری است. ولادت با سعادت آن بزرگوار هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ یا ۲۴ ربیع الاوّل سال
n
۲۳۲ هجرى قمرى است و ایشان در مدینه به دنیا آمدند.
شهادت آن بزرگوار هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری به دست معتمد عباسی اتفاق افتاده
است. عمر آن بزرگوار بیست و هشت سال ، و مدت امامت وی شش سال بود.امام حسن عسکری
n
(علیه السّلام) تقریباً تمام عمر را یا در زندان و یا در تبعید به سر برد. ۱
n
دگرگونی زندان بانان معتمد
صالح بن وصیف از کسانی است که مسئولیت حفاظت و مراقبت از امام حسن عسکری (علیه السّلام)
n
را عهده دار بود. او بدترین کارها را نسبت به آن امام همام روا داشته و بدترین افراد را برای آزار
n
و اذیّت آن حضرت به کار گماشته و چه رنج ها و آزارها که بر آن امام وارد نساخت! در همین
n
راستا آورده اند که:
n
روزی جمعی از درباریان عباسی، نزد وی آمده و درباره نتایج شکنجه های روحی و جسمی امام
n
حسن عسکری(علیه السّلام) به گفت و گو نشستند. وقتی دانستند که حربه هایشان در مورد حضرت
n
کارساز نبوده، خطاب به صالح بن وصیف گفتند:
ـ بر حسن بن علی سخت گرفته، او را در تنگنای شدیدتری قرار بده–
صالح که بارها امام را آزموده و برای عذاب آن حضرت، از انواع و اقسام شکنجه های روحی و
n
جسمی بهره برده بود، به خشم آمد و با عصبانیت گفت:
ـ می گویید چه کنم؟ دو نفر از شرورترین افراد را به عنوان نگهبانان مخصوص، نزد او فرستادم،
n
متأسفانه آنها چنان تحت تأثیر رفتار و کردار او قرار گرفتند که اینک، پیوسته به عبادت، نماز و روزه
n
اشتغال دارند. اگر باور ندارید، منتظر بمانید و از زبان خودشان بشنوید.
آنگاه دستور داد تا آن دو نفر را حاضر کنند. وقتی آمدند، درباریان عباسی از آنان پرسیدند:
ـ وای بر شما! کارتان با این مرد«امام حسن عسکری(علیه السّلام)» به کجا کشید؟
آنها با اینکه لبه تیغ ستم را به جان خویش احساس می نمودند، زبان از حقیقت فرونبسته، حقیقت را
n
چنین بازگو کردند:
n
ـ چه می گویید در مورد مردی که روزها روزه می گیرد و شب ها تا پایان شب، مشغول عبادت و
n
مناجات است؟ او به غیر از عبادت، به چیزی اشتغال ندارد و به هیچ عنوان با ما هم سخن نمی شود.
n
هرگاه چهره او را می دیدیم، از هیبتش به لرزه می افتادیم و آن چنان تحول و دگرگونی در جسم و
n
جانمان ایجاد می شد که گذشته خویش را کاملاً فراموش می کردیم و گویا مالک جان خویش نبوده و
n
هیچ اراده و قدرتی از خود نداریم.
درباریان عباسی با شنیدن سخنان ندامت انگیز شروران اردوگاه، لب فروبستند و با سرافکندگی، مجلس
n
را ترک نمودند.۲
n
n
شهادت امام عسکری(علیه السّلام)
مورخین نوشتهاند موقعی که معتمد عباسی آن حضرت را مسموم کرد ،چند نفر از خواص وعلما
n
و طبیبان را ملازم خانه امام کرد.۳
این کار برای این بود که کار ناشایسته او آشکار نشود.همین ترس معتمد،دلیل بر شخصیت اجتماعی
n
حضرت عسکری (علیه السّلام)است.
چون حضرت شهید شد، در سامرا قیامتی برپا گردید.از خلیفه تا بازاری،همه همه در تشیع جنازه
n
آن حضرت حضور داشتند.
n
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری (علیه السّلام) :
اِتَّقُوا اللهُ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا کُلَّ مَوَّدَة، وَ اَدْفَعُوا عَنّا کُلُّ قَبیح، فَإنَّهُ ما قیلَ فینا
n
مِنْ حُسْن فَنَحْنُ أهْلُهُ، وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.
n
امام حسن عسکری (علیه السّلام)فرمود:
n
تقوای الهی را، در همه امور، رعایت کنید، و زینت بخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید،
n
سعی کنید افراد را به محبّت و علاقه ما جذب کنید و زشتی ها را از ما دور نمائید؛ درباره ما
n
آنچه از خوبی ها بگویند صحیح است و ما از هر گونه عیب و نقصی مبّرا خواهیم بود.
n
آسمان ماتم گرفته از جفا یابن الحسن
n
سر کشیده ساقی آن جام بلا یابن الحسن
n
بر دل یاران غمی ناگفتنی بنشسته است
n
غرق ماتم گشته شهر سامرا یا بن الحسن
n
………………………………………
۱–اصول کافی ج۱ ص۵۰۳
۲– بحارالانوار، ج 50، ص 308 و 309.
۳–صدوق در اکمال الدین– ترجمه ارشاد مفید ج ۲ ص۳۱۱