n
n
وصیت«شهید عباس تیماجی» + دست نوشته شهید
n
n
«شهید عباس تیماجی» از جمله شهدایی است که با علم به شهادت به راهی که در آن
n
پای گذاشته است، نامهای به همسرش می نویسد و آخرین توصیه های لازم را برای
n
تربیت فرزند به مادر وی سفارش می کند. دست نوشته این شهید بزرگوار که اکنون به
n
عنوان سندی زنده و پویا از تعهد و اخلاص رزمندگان اسلام همچنان متجلی است و
n
جوانان امروزمی توانند این وصیت نامه را الگوی عملی زندگی خود بکنند.
n
n
n
n
این شهید بزرگوار در مطلع نامه خود می نویسد : یک نامه برای زینب نوشتم که آن را
n
پیش خودت نگه دار و هنگامی که زینب به سن پانزده سالگی رسید به وی بده .
n
n
متن این نامه به شرح زیر است :
n
خدمت نور چشمم و عصاره جانم زینب
n
دخترم نمیدانم از کجا برایت بگویم؛ از روزهای جنگ و جنایات صدام و یا از ایثار و
n
فداکاری امت که هر روز گلهای پرپر شده خود را روی دوش خود قرار میدهند و یا
n
از اماممان همچون کوهی استوار در مقابل مکر و حیله دشمنان و همچون پدری
n
دلسوزکه هر روز با رهنمودهای پیامبر گونهاش، نور امید را در دل فرد فرد این
n
ملت میتاباند.
n
n
n
حالا که این نامه را میخوانی نمیدانم چگونه هستی. انشاءالله که خداوند عمر اماممان
n
را به بلندی آفتاب قرار دهد و اگر ما در زندگیمان حکومت اسلامی را درک نمودیم،
n
تو درزندگیت حکومت مهدی را درک نمایی، زینبم، بابا،درشرایطی به جبهه رفت که
n
جنایتکاران هر روز و شب بدون هیچ عذر و بهانهای و تنها به جرم مسلمان بودن شهرهای
n
مرزی ما را موشک باران مینمودند و هر روز تعدادی از مردم بیدفاع ایران و کودکان
n
را به خاک و خون میکشیدند یا در جبهههای جنگ، هنگامی که ایستادگی و پایداری فرزندان
n
اسلام را میدیدند به ستوه میآمدند و توان جنگیدن را نداشتند. بر سر سربازان امام زمان
n
بمبهای شیمیایی اهدایی ابرجنایتکاران را میریختند و باکی هم از این کار نداشتند.
n
n
n
n
n
من هم مانند هزاران جوان دیگر تاب و توان دیدن این همه جنایات را نداشتم و خداوند
n
به ما لیاقت داد و ما را در جبهه پذیرفت و آنچنان پذیرفت که با همه دلبستگیها به زندگی
n
وبه تو دخترخردسالم که تازه زبان گشوده بودی و مادرت با هزاران امید و آرزو به یکباره
n
رها کردم و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفتم.
n
n
زینبم من در حالی برایت این نامه را مینویسم که تا عملیات چند روزی باقی نمانده،
n
n
n
n
خواستم در این لحظات آخر سخنی با میوه دلم بگویم:
n
n
دنیا مار خوش خط و خالی است. به هوش باش که تو را فریفته خود نکند. شیطان نفس
n
را همیشه و در همه حال به زنجیر بکش. خدای ناخواسته زیبایی جمال مغرورت نکند
n
که از پس نعمتهای خداوند مسئولیت سنگین تری است.
n
n
n
مبادا به حال دنیا فریب بخوری – که دنیا مار خوش خط و خالی است – که دنیا چه بسا
n
انسان را به یک انگشتر یا گلوبندی بفریبد و آخرت را به دنیا بفروشد.
n
n
مادرت زنی مهربان و با کفایت است و ارادت خاصی به امام زمان دارد. بیاموز
n
آنچه را به تو میآموزد. مادرت را دستگیری کن.
n
n
این جنگی را که دشمن بر ما و ملت تحمیل کرد و کشتههای فراوان داد، فقط و فقط به
n
خاطر خدا و اسلام است، نه غیره.
n
n
از پیروان ولایت فقیه باش و خدای ناخواسته گرایش به گروههای التقاطی و انحرافی
n
پیدا نکنی. همیشه از خدا کمک بگیر که خداوند بهترین یار و راهنماست (دخترم در
n
زندگیت آنچنان باش که موجب افتخار بابا باشی).
n
n
n
در رعایت حجاب و موازین اسلامی همین بس که مادری همچون فاطمه داری که خود
n
را در رعایت احکام و ضوابط اسلام و حجاب متعهد است.
n
بابا را از دعای خیر فراموش نکن.
n
n
n
n
n