n
زمانی که برهنگی و بدحجابی، مد و ارزش شد…………
n
زمانی که زنان و دختران و حتی پسران با آرایش و آشکار نمودن زیباییهای جنسی و بدنی، وارد جامعه و فضای عمومی شوند،نگاه،توجه وبالاخره خواست مردهای متأهل،محدود به همسر و خانواده نخواهد شد و کمکم بنای محکم خانواده،سست خواهد شد.
n
یک پرسش:به راستی چرا برخی از مردها با داشتن چند فرزند و یک زندگی صمیمی،کم کم رفتارشان عوض شده و به بهانهٔ نداشتن تفاهم،همه چیزها را رها کرده دنبال دختران جوان میافتند؟ مگر او چه دیده و اصلاً چرا آن عشق سوزان کم کم سرد شد؟
n
ترویج برهنگی و فحشا،بهترین راه تهاجم!
n
میشل هوبک نویسنده معروف اسلام ستیز فرانسوی،در این باب،میگوید:
n
ما از طریق زور نمیتوانیم تندروی دینی را متوقف کنیم،بنابراین بهتراست مسلمانان را فاسد کنیم. نبرد علیه افراط گرایی اسلامی با کشتن مسلمانان میسر نیست و تنها میتوان با به فساد کشاندن آنان به پیروزی رسید. باید به جای بمب،دامنهای کوتاه و تعدادی گوشواره فرو بریزیم،چون ضعف واقعی مسلمانان درهمین جاست.(۱)
n
بهره برداری از هنر و هنرمند برای شایع نمودن بیعفتی…
n
مورخ معاصر،(رسول جعفریان) در این باره مینویسد :یکی از ابزارهای مهم طرفداران کشف حجاب در ترویج بیحجابی،استفاده از ادبیات منظوم است. در این زمینه، شاعران نوگرا و متجدد، اشعار زیادی در ستایش از کشف حجاب سرودند و کوشیدند تا با استفاده از این زمینه ادبی، حجاب را تحت عنوان کفن تیره و سیاه و تعابیری مانند آن، تحقیر کرده و در میان مردم، سبک و آن را عامل انحطاط جامعه ایرانی نشان دهند.
n
سرایش شعر در نفی حجاب، از ایرج میرزا، عشقی و عارف شروع میشود و پس از کشف حجاب رسمی رضاه شاه، بسیاری از شاعران حرفهای و غیر حرفهای، برای خالی نبودن عریضه، قطعهای در این باره میسرایند.
n
به عنوان نمونه، میرزادهٔ عشقی، روزنامه نگار و شاعر مشروطه دوران پهلوی اول، در قطعهای میگوید:
n
n
از حجاب است که این قوم خرابند خراب این خرابی زحجاب است که ناید به حساب
n
چیست این چادر و روبنده نازیبنده گر کفن نیست بگو چیست پس این روبنده (۲)
n
n
شعرای متدیّن در برابر این هجمه فرهنگی به حجاب ساکت نبودند؛ برای مثال شریعتمدار نیشابوری در پاسخ به شعر ذکرشده عشقی چنین سروده است:
زن و مردند به نسبت چه کتان و مهتاب
جملگی مست غرورند چه شیخاند و چه شاب
عالم و جاهل شهر از رخ خوبند خراب
پس خرابی شود اصلاح و مرمّت ز حجاب
آتش مفسده را آب زند این جلباب
همه گیرند از این ملّت درس
او ندارد ز کس وحشت و ترس
چون ز بیننده کند منع نظر روبنده
باشد این چادر و روبنده بسی زیبنده
هست از او عصمت و ناموس زنان پاینده
این سخن مذهب هرکس باشد
گو به دشمن که جفا بس باشد
زن در اسلام ز روبنده سرافراز شود
از زنان ملل خارجه ممتاز شود
ایمن از چشم بد مردم غمّاز شود
صاحب عفّت و دمساز به اعزاز شود
عزّت و فتح در این جامعه آغاز شود
زن که روبنده ز رخ بسترده
مردنش به که بماند زنده
n
—————————-
n
۱- سروش بانوان،ش۱۷
n
۲- داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب، رسول جعفریان، ص ۱۵۹ به بعد
n