در کلام شهید مطهری
n
n
n
امام علی(ع) در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست:اصحاب جمل که خود آنان را ناکثین نامید و اصحاب صفّین که آنها را قاسطین خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها رامارقین می خواند.
n
پس چون به امرخلافت قیام کردم، طایفهای نقض بیعت کردند،
n
جمعیتی از دین بیرون رفتند، جمعیتی از اول سرکشی و طغیان کردند.
n
نهجالبلاغه،خطبه شقشقیه
n
n
ناکثیین از لحاظ روحیه، پول پرستان بودند؛ صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض. سخنان او در باره عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است.
n
اما روحیه قاسطین روح سیاست و تقلب و نفاق بود.آنها میکوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری علی را در هم فرو ریزند.عدهای پیشنهاد کردند با آنها کنار آید و تا حدودی مطامعشان را تأمین کند. او نمی پذیرفت، زیرا که او اهل این حرفها نبود.
n
او آمده بود که با ظلم مبارزه کند نه آنکه ظلم را امضا کند. و از طرفی معاویه و تیپ او با اساس حکومت علی مخالف بودند. آنها می خواستند که خود مسند خلافت اسلامی را اشغال کنند، و در حقیقت جنگ علی با آنها جنگ با نفاق و دورویی بود.
n
دسته سوم که مارقین هستند روحشان روح عصبیتهای ناروا و خشکه مقدسی ها و جهالتهای خطر ناک بود. علی (ع) نسبت به همه اینها دافعهای نیرومند و حالتی آشتی ناپذیر داشت.
n
یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن حضرت علی(ع) این است که در مقام اثبات و عمل ، با فرقه های گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده است و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پول پرستها و دنیاپرستان متجّمل میبینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاست پیشه های ده رو و صد رو، گاهی با مقدس نماهای جاهل و منحرف.
n