نمی دانم شاید آنچه را که می خواهم بگویم شما هم تجربه کرده باشید گاهی انسان حاجتی مهم دارد و با صد امید و آرزو آن را به درگاه خدای خویش عرضه می دارد و اعتقاد دارد که خدا می شنود و به دعایش ترتیب اثر می دهد ولی برخلاف انتظار هیچ تغییری در وضع موجود دیده نمی شود؛ گویا دعایش ره به جایی نمی برد و کسی صدایش را نمی شنود.
n
کم کم امید انسان ناامید می شود دیگر نه حوصله دعا دارد و نه مناجات آن سوز همیشگی و اولیه را هم ندارد چرا که گمان می کند خدا به وعده خود وفا نمی کند، مگر نه این است که خدا در قرآن وعده داده که مرا بخوانید تا شما را پاسخ گویم مگر حضرت علی (علیه السلام) نمی فرماید: به هر کس توفیق دعا دهند از استجابت محروم نمی شود، پس چرا گاهی حاجت انسان را نمی دهد.
n
یکی از وعده های امید بخش خداوند در قرآن وعده برآوردن حاجات بندگان است. خداوند از فضل و کرم خویش بندگان را به درگاه خود دعوت نمود، و تضمین کرده که چون او را بخوانند جواب گوید اما شاید به نظر برسد که این وعده الهی در بعضی اوقات بالاخص آن زمان که بنده حاجتی مهم و البته مشروع دارد تخلف می پذیرد.
n
اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد تو را ناامید نسازد…. شاید بهتر بوده که از تو بازداشته اند و چه بسا آنچه را که طلب کرده ای اگر به تو داده شود تباهی دین تو در آن خواهد بود.به چند نکته توجه کنیم:
n
1- خداوند کریم در برآوردن حاجات بنده خویش مصلحت او را مد نظر قرار می دهد.سعدی در کتاب گلستان در باب سوم در فضیلت قناعت داستانی زیبا و مناسب با بحث ما می آورد و می گوید: «موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی بریگ اندر شده گفت موسی دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی بجان آمدم موسی دعا کرد و برفت.پس از چند روز که باز آمد از مناجات مرد را دید گرفتار و خلقی بروگرد آمده گفت این چه حالتست؟ گفتند خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته اکنون بتصاحبش فرموده اند و لطیفان گفته اند:
n
گر به مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی
وَلَو بَسَطَ الله الّرزقَ لِعَباده لَبَغَوا فی الاَرض موسی علیه السلام بحکمت جهان آفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار. آری همان لطف و رحمتی که به مقتضای آن ندای استجب لکم بر می خیزد همان اقتضاء می کند که آنچه به صلاح بنده است در سرنوشتش در نظر گرفته شود.حضرت علی علیه السلام بر پایه اینکه دعا حتماً مستجاب است و وعده الهی خلاف نیست به عوامل تأخیر و یا عدم استجابت دعا می پردازد و در فرازی از آن می فرماید: فَلا یُقنَّطَنَّک إبطاءُ اجابَته ….. او صُرِفَ عنک لما هو خیر لک فَلَدُبَّ قد طَلَبتَه فیه هلاکُ دینک لو اُوتیتَه4 اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد تو را ناامید نسازد…. شاید بهتر بوده که از تو بازداشته اند و چه بسا آنچه را که طلب کرده ای اگر به تو داده شود تباهی دین تو در آن خواهد بود.»
n
2- گاه بنده خود موانع استجابت دعا را فراهم می سازد امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعای کمیل ما را به این امر توجه داده و می فرماید: اللّهم اِغفِرلیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاء خدایا ببخش برمن گناهانی را که از اجابت دعا جلوگیری می کند.
بنده گنه کار روسیاه اگر می دانست که به درگاه خدا چه جسارت ها و بی آبروئی ها کرد، از روی شرم و حیا نمی توانست بر در خانه او رود چه رسد به اینکه از او درخواست هم داشته باشد از همین جهت است که در آداب دعا وارد شده که بنده محتاج قبل از درخواست خدا را حمد و ثنا کرده 5 و به آبرو داران درگاه او متوسل شود.
n
3- نکته سومی که باید به آن توجه نمود آنکه خداوند تبارک و تعالی هیچگاه درخواست بنده خود را ( اگر در طلب گناه نباشد) بدون پاسخ نمی گذارد البته لازمه وعده «استجب لکم» این نیست که هر آنچه بنده خواسته عیناً برآورده شود بلکه بنابر آنچه از روایات بدست می آید خداوند از سه طریق خواسته بنده را اجابت می نماید.
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: مؤمن نسبت به دعای خود از سه حال خارج نیست یا برای او ذخیره می شود و یا با شتاب به او خواهد رسید و یا بلائی که می خواست او را فرا گیرد از او دفع می گردد. رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: مسلمانی نیست که خدا را بخواند و در آن درخواست قطع رحم و گناه نباشد مگر آنکه خداوند به سه طریق به او عطا می کند: یا خواسته او را با شتاب می دهد یا برای آخرت او ذخیره می کند و یا معادل آن ناگواری ها و بدی ها را از او برمی دارد.
n
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: پروردگار به حساب بنده رسیدگی کرده و می فرماید: این حساب را می شناسی؟ می گوید: پروردگارا نمی شناسم خطاب می رسد: در فلان شب مرا خواستی و چنین طلبیدی و آن را در دنیا ندادم اما برای آخرت تو ذخیره کردم سپس امام فرمودند: بنده از عظمت ثواب خدا در شگفت می شود و عرض می کند: خدایا ای کاش در خواسته های من شتاب نمی کردی و در دنیا نمی دادی و همه را ذخیره می نمودی.