وقتی مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمین فتح شد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله دستور عفو همگانی صادر کردند.
اما فرمودند عبدالله(برادر رضاعی عثمان) را هرجا گیر آوردید بکشید حتی اگر خود را به پرده ی کعبه چسبانده باشد.
این شخص ابتدا مسلمان بود ولی بعد مرتد شد و به مکه فرار کرد و شروع کرد به خدا و پیامبرش دروغ بستن.
وقتی عبدالله دستور قتلش را شنید به برادرش عثمان پناه برد و از او خواست که نزد رسول خدا واسطه شود تا او را نکشند.
عثمان برادر را برداشت و نزد پیامبر آورد و از رسول اکرم طلب بخشش و گذشت برای برادر مرتد خود کرد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله مدتی طولانی سکوت کردند و سپس سربلند کرده و رضایت دادند.
با اینجای ماجرا کار دارم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رو به اصحاب کردند و فرمودند:
می دانید چرا مدتی طولانی سکوت کردم؟
منتظر بودم یکی از شما بلند شود و سر از تن عبدالله جدا کند.
(تاریخ طبری، ج 3، ص 1187 و صفحه 192و193،کتاب سقیفه،علامه عسکری)
n
n
عکس شهدا را میزنیم ، عکس شهدا عمل میکنیم.
n