n
عفاف لازمه عقل و غیرت
تنها دین نیست که ما را به عفاف و پاکدامنی فرا می خواند، بلکه این ندا از درون آدمی نشأت می گیرد، که دین نیز آن را تأئید می نماید. غیرت، جوان مردی و کرامت نفسانی همگی انسان را به عفاف دعوت می کند، امام علی(ع) می فرماید:
«العفة اصل الفتوّة»(23) عفت و پاکدامنی اصل جوانمردی است.
همچنین آن حضرت در روایت دیگری فرمود: «قدر الرجل علی قدر همّته و عفته علی قدر غیرته»(24) ارزش مرد به اندازه همت او، و عفت او به اندازه غیرت وی خواهد بود.
n
آفریدگار هستی قبل از تشریع دین و وضع قوانین، فطرت انسان را به مواهبی عجین ساخته که زمینه ساز کارآمدی شریعتند، چنان که از عقل به عنوان حجت باطنی تعبیر می گردد و از فطرت به عنوان خمیرمایه توحید. اما نقش عفت در این میان چیست؟
سرچشمه ادراک عقلانی مطلوب در گستره روایات، حضور عفاف در وجود انسان است. این خصیصه فطری هرچه در وجود انسان تقویت شود، تکامل نیروی عقلانی قوی تر می گردد، بدین معنا که چون انسان به اقتضای فطرتش عفت مدار و طالب زیبایی و نامأنوس با زشتی و پلیدی است. عقل در جداسازی زیبا از زشت و نیک از بد به کمک او می شتابد و راه را روشن می سازد. امام علی(علیه السّلام) می فرماید: «اصل العقل العفاف و ثمرتها البرائة من الآثام». اساس عقل عفاف است و ثمره آن دوری از زشتی است. یعنی: هر کجا که قوای عقلانی بر امیال نفسانی غلبه کند به واسطه رشد و حضور حرکت آفرین این خصیصه فطری است، افزون بر این، گوهر وجود آدمی و هویت انسانی اش در سایه قوام عفاف آشکار می گردد، از این رو رابطه ای معقول و منطقی بین رشد عفاف و عقل وجود دارد، از متون دینی نیز می توان دریافت که تعاملی متقابل بین این دو نیروی باطنی برقرار می باشد، به همین جهت امام علی(علیه السّلام) می فرماید: «من عقل عف»(25) هر آن کس که عقل دارد، عفاف می ورزد، زیرا منشأ هر دو صفت، حرکت به سوی تعادل و پرهیز از افراط و تفریط است. این همان مفهومی است که هم در معنای عفت نهفته است و هم در معنای عقل.
n
در اینجا جهت تشریح مطلب سخنی از رسول مکرم اسلام(ص) را که بیانگر تعامل عقل و عفاف است، ذکر می نماییم:
«وقتی شمعون بن لاوی بن یهودا حواری حضرت عیسی(علیه السّلام)، از پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پرسید که: «اخبرنی عن العقل ما هو؟ و کیف هو و ما یتشعب منه؟، رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «انّ العقل عقال من الجهل و النفس مثل اخبث الدواب فان لم تعقل حارث»، عقل همان ریسمانی است که نفس به سبب آن از جهالت و مهلکه رهایی می یابد و اگر عقل نفس را با این ریسمان استوار مهار نکند، نفس همانند حیوانی سرکش به ورطه نابودی می افتد. حضرت بعد از بیان هویت عقل و رسالت آن فرمودند:
«فیتشعب من العقل الحلم و من الحلم العلم و من العلم الرشد و من الرشد العفاف و من العفاف الصیانه»(26) در این عبارت زیبا و متقن، عفاف دست پرورده همه ارزش ها است، این منافاتی با این که اصل عقل عفاف است، ندارد؛ زیرا خمیرمایه فطری که در درون هر انسانی وجود دارد، عفت است.
اما این سرمایه قابلیت پرورش دارد و تعقل و اندیشه و حلم و علم و رشد مایه فزونی آن می گردد در این کلام گهربار رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، صیانت و حفاظت از ارزشها به عهده عفتی نهاده شد که در سایه سایر صفات کمال، بارور گردیده است. پس عفاف پیوسته نیاز به پرورش و افزایش دارد تا به سبب آن، حراست و صیانت در درون و بیرون، اندیشه و عمل، نیت و قول تحقق پذیرد. همچنین در روایتی از امام علی(علیه السّلام) آمده است که:
«یستدل علی عقل الرجل بالتحلی بالعفة و القناعة»(27)؛ میزان اندیشمندی انسان به میزان آراستگی او به عفت و قناعت است.
یعنی باروری ارزشهای درون انسان در نگرش و باروری اندیشه و عقل تأثیر دارد. بنابراین اگر حرکت بشریت به سوی توسعه و تمدن با آراستگی باطنی و عفت و پاکدامنی نباشد، عقل گریزی در او بیشتر می گردد. این حقیقت تلخ را امروزه در تمدن بشری به وضوح در می یابیم و گزارشها روز به روز حرکت جوامع را به سوی جاهلیت قهقرایی نشان می دهد؛ نمونه بارز این مسئله گسترش چشمگیر تجارت سکس در شبکه های جهانی اینترنت، گسترش روز افزون بیماری ایدز، گسترش مخوف شبکه های خرید و فروش انسان در بازارهای جنسی، اختصاص به جزیره هایی به عنوان بهشت.
امروزه بشریت در این لجنزار مخوف بی عفتی، سخت حیران و سرگردان است و علی رغم دستیابی به تکنیک و تمدن، پدیده شوم ابتذال و بی بند و باری گسترش یافته و در این رهگذر، سردمداران استکبار جهانی به اهداف سیاسی و اقتصادی خود غالب آمده اند، در یک جمله می توان گفت: همه بدبختیهای موجود در دنیای امروز تحقیر کردن اصول عفاف و تقوای در امور جنسی است.
n
خانواده
خانواده اولین و بنیادی ترین تشکل اجتماعی یک جامعه به شمار می آید. استحکام خانواده که مرکز عشق و امید و بستر شکفتن آرزوهای جوانان می باشد، توانایی های فردی را افزایش و جامعه را استوار و پویا خواهد ساخت. بی شک نهاد خانواده، تنها با پاسداری از عفاف و پاکدامنی، درخشش و بالندگی لازم را پیدا می کند، زیرا اگر در جامعه ای عفاف و پاکدامنی به صورت کامل رعایت گردد و تمتعات جنسی به محیط خانواده محدود شود جوانان به ازدواج روی آورده و خانواده های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری می یابند، ولی اگر بی بند و باری و بی عفتی در جامعه رواج یابد و بهره برداری های جنسی در خارج از محیط خانواده میسر گردد، جوانان زیر بار مسئولیت های ازدواج نرفته و خانواده های تشکیل شده نیز متزلزل می شود. بنابراین، باید گفت: رعایت عفاف در رفتار و گفتار، خانواده را سالم و آسیب ناپذیر نگه می دارد.