.
n
.
n
n
n
n
چگونگی تاسیس حزب از زبان حضرت آیتالله خامنهای:
فکر تاسیس حزب به قبل از پیروزی انقلاب بازمیگشت
آیتالله خامنهای و شهید باهنر اساسنامه حزب را نوشتند
امام در جریان تاسیس حزب قرار داشت.
.
n
.
n
.
n
رهبر انقلاب «ما که تهران آمدیم جلسات شوراى انقلاب وقت ما را مىگرفت و فرصت کمتر مىماند براى این کار، اتفاقاً همهى ما هم – این چند نفر – عضو شوراى انقلاب بودیم، لکن در خلال بحثها جلساتى پیش مىآمد که ما دور هم مىنشستیم و مىگفتیم کار حزب کار اساسىاى است و این را چرا تعقیب نمىکنیم و به خودمان، یعنى به یکدیگر توصیه مىکردیم که کار را ادامه بدهیم، لذا بود که آن کار را هم شروع کردیم. اساسنامه و مرامنامه که قبلاً چیزهایى در آن زمینهها نوشته شده بود را مورد تجدید نظر قرار دادیم و مأموریت دادند عمدتاً به آقاى باهنر و من و در کنار ما به عنوان یک کمک آقاى حجتى کرمانى که ما بتوانیم اساسنامه و مرامنامه را تمامش کنیم، و ما رفتیم منزل آقاى اسلامى – شهید صادق اسلامى که جزو این ۷۲ تن بود – منزل ایشان نزدیک بیت امام هست و این در وقتى بود که امام آمده بودند، یا اگر هم نیامده بودند ما در کمیتهى استقبال بودیم – یادم نیست که آمده بودند یا نه، به هر جهت فکر مىکنم نیامده بودند – آنجا مىرفتیم و آقاى باهنر بسیار مرد پُرکار و خستگىناپذیرى بود، مثلاً یک بیستوچهار ساعتى یا سى ساعتى ایشان وقت گذاشته بود، یک روز رفتم من آنجا دیدم که ایشان از صبح توى این اتاق نشسته دارد مىنویسد و خط مىزند و تصحیح مىکند و درست مىکند، که ما هم به ایشان کمک کردیم، بالاخره اساسنامه و مرامنامه تمام شد و بعد به نظر دوستان رسید و تصویب شد و قرار شد که چاپ کنیم. من چاپ نشدهاش را بردم خدمت امام، امام وقتى که آمده بودند… گفته بودند چرا حزب را اعلام نمىکنید. من بردم خدمت امام و به ایشان اطلاع دادم که چاپ مىکنیم و به امام گفتم آقا اگر شما نظرى دارید بفرمائید؛ ایشان هم نظرى ابراز نکردند. و ما روز اول اسفند، یعنى آخر بهمن خیال مىکنم – توى آن اساسنامهمان تاریخش نوشته شده – حزب را اعلام کردیم. البته امام از مدتى پیش در جریان این کار بودند، ما یک پیک به عراق فرستادیم، ایشان عراق بودند؛ نتوانسته بود با ایشان تماس بگیرد و صحبت بکند، یک پیک بعداً به پاریس فرستادیم و مجدداً آقاى بهشتى رفتند پاریس بارها با امام صحبت کردند، در ضمن صحبتهایشان این مسأله را هم در میان گذاشتند و امام موافقت کردند با این کار و حزب تشکیل شد. حزب بنابراین از دوران اختناق روئید، یعنى شروع کرد به رویش، ریشه در آن سالها دارد، بر خلاف تصور بعضى که این کار را فرصتطلبانه و در هنگام گشایش امور میدانستند به هیچوجه اینجور نبود و این یک تهمت بزرگ است به کسانى که در این راه واقعاً زحمت کشیدند و آن سختیهاى آن دوران را تحمل کردند.» ۲۷/۱۱/۱۳۶۰