ما را در ویراستی دنبال کنید

حضرت مادر

  n یکی از ذاکران مشهد مقدس حکایت کرد: n نزد حضرت آیت‌الله میلانی (ره)مرجع عالیقدر شیعیان بودم،‌ناگهان مرد و زنی وارد شدند وگفتند: ما قصد تشرف به اسلام را داریم. ایشان مسبب گرایش آنان را پرسیدند. n آن مرد عرض کرد:ما از کشور آلمان آمده‌ایم و این‌ها زن و فرزندان من هستند. این دختر من طوری استخوان‌های پهلویش شکست که پزشکان از مداوای او عاجز شدند و پس از هزینه‌های فراوان گفتند:باید پهلوی او را عمل کرد ولی خطرناک است. دخترم حاضر نشد و گفت در بستر مریضی بمیرم بهتر از زیر عمل است. n او را به خانه آوردیم.

ادامه مطلب »

یااباصالح المهدی…

           یارا دل مارا به دو عالم تو پناهی           مارا بود آیا به جز عشق تو گناهی n                  امشب یه امیدی سر راه تو نشستم        تو ماه شبم شو کمکم کن به نگاهی n n                                               گالری عکس در ادامه مطلب… n n n n n n n n n n n n n n

ادامه مطلب »

انتظار

n  یاران ! شتاب کنید ! قافله ای در راه است،قافله عشق در سفر تاریخ!… اینک هنگام آن n  است که در صف اصحاب عاشورایی امام عشق درآیید… واز اختیار عشق بگذرید n  تاجزبه فرمان او هیچ اراده ای نکنید!             n                                                       شهید آوینی n n فرازی از دعای ندبه n مولای من! برمن سخت است که بر تو بگریم،اما دیگران تو را وا نهند و در فراقت احساس تأثر

ادامه مطلب »

ناموس

n خاطره‌ ای از‌یک‌ دانشجو!!! n سر کلاس، بحث این بود که چرا برخی از پسرهایی که هر روز با یک دختری ارتباط دارند،دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته برای ازدواج می‌گردند!اصلاً برایمان قابل هضم نبود که چنین پسرهایی دنبال این طور دخترها برای زندگی‌شان باشند! n همان وقت استادمان خاطره ای از خودش تعریف کرد: n ایشان می‌گفتند،من در فلان دانشگاه،مشاور دانشجوها بودم.‌روزی دختری که قبلاً هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد.‌سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت.سرکلاس هم که بودیم مدام حرف‌های دیگران را به تمسخر می‌گرفت وبا پسرها بحث میکرد

ادامه مطلب »

یاس کبود…

فاطمیه تا حکایت میشود     غربت حیدر روایت میشود n فاطمیه شور و غوغا میشود      درب سوزان با لگد وا میشود n  فاطمیه فصل بیعت با علیست      جرم زهرا(س)گفتن هویاعلیست n n                                                                                                        گالری عکس در ادامه مطلب….. n n n n n n n n n n n n n n n n n n n n

ادامه مطلب »

ناموس…

حکمت پوشش اسلامی چیست؟ n n اسلام در باب حجاب، پوشش معین نکرده است،بلکه مقصود را معین کرده است.مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها به صورت روزمره،تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این،هدف اسلام است. 1                                                                                  n پوشش زن در اسلام،این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند وبه جلوه گری و خودنمایی نپردازد.2 n 1.رهبر معظم انقلاب n 2.شهید مطهری،مسأله حجاب

ادامه مطلب »

شهادت وتدفین حضرت زهرا(س) ۴

n وصیتهای حضرت زهرا(س) n   n ابن عباس می گوید: حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پدرش پیامبر(ص) چهل شب ماند.وقتی بیماریش شدت یافت علی (ع) را صدا زد وفرمود: n «ای پسر عمو،حال مرا که می بینی،من تو را وصیت می کنم که با دختر خواهرم زینب ازدواج کنی تا برای فرزندانم مثل خودم باشد.وبرای من تابوتی آماده کنی که من دیدم ملائکه آن راتوصیف می کردند. وبرجنازهٔ من ودفنم ونماز بر من احدی از دشمنان خدا حاضر نشوند». n ابن عباس گوید:واین همان سخن امیرالمؤمنین(ع)است که فرمود: مسائلی بود که برای ترک آنها راهی نیافتم،چرا که قرآن طبق آن

ادامه مطلب »

امام عشق…

تاریخ شارژ ارادت ما به رهبری تا وقتی که نفس باقیست اعتبار دارد! n n **سیدعلی تنها نیست** n                                                                                 همراه رهبر n                                                                                                                                     صلوات

ادامه مطلب »

غصب فدک ۳

n n استدلال حضرت زهرا (س) برای بازگرداندن فدک n   n ابن عباس گفت: به حضرت زهرا خبر رسید که ابوبکر فدک را به تصرف خود درآورده است.آنحضرت همراه زنانی از بنی هاشم بیرون آمد تا بر ابوبکر وارد شد. n سپس فرمود: ای ابوبکر، می خواهی زمینی را از من بگیری که پیامبر آن را برای من قرار داد و از زمینی که مسلمانان با حمله و جنگ آن را بدست نیاورده اند به من بخشید؟ آیا پیامبر(ص) نفرمود است:«مواظبت و احترام هر کسی را نسبت به فرزندانش بعد از او باید مراعات کرد؟تو هم می دانی که آنحضرت

ادامه مطلب »

بیعت اجباری با ابوبکر۲

n اولین سخنان امیرالمؤمنین(ع)هنگام بیعت اجباری n   n امیرالمؤمنین را در حالیکه گریبان او را گرفته و می کشیدند نزد ابوبکر رسانیدند. همین که چشم ابوبکر به حضرت افتاد فریاد زد:«او را رها کنید»!. n حضرت فرمود:«چه زود بر اهل بیت پیامبرتان حمله کردید!ای ابوبکر، به چه حقی و به چه میراثی  و به چه سابقه ای مردم را بر بیعت خود ترغیب می کنی؟! آیا تو دیروز به امر پیامبر (ص) با من بیعت نکردی»؟ n   n تهدید اول به قتل برای بیعت اجباری n   n عمر گفت: ای علی ، این سخن را کنار بگذار.بخداقسم اگر

ادامه مطلب »