حضرت مادر
n یکی از ذاکران مشهد مقدس حکایت کرد: n نزد حضرت آیتالله میلانی (ره)مرجع عالیقدر شیعیان بودم،ناگهان مرد و زنی وارد شدند وگفتند: ما قصد تشرف به اسلام را داریم. ایشان مسبب گرایش آنان را پرسیدند. n آن مرد عرض کرد:ما از کشور آلمان آمدهایم و اینها زن و فرزندان من هستند. این دختر من طوری استخوانهای پهلویش شکست که پزشکان از مداوای او عاجز شدند و پس از هزینههای فراوان گفتند:باید پهلوی او را عمل کرد ولی خطرناک است. دخترم حاضر نشد و گفت در بستر مریضی بمیرم بهتر از زیر عمل است. n او را به خانه آوردیم.