کیمیا رابه کارگرفتم!
n n چه تصوراتی با خودداشتم از خانهٔ تنها دختر پیامبر اسلام!من از کودکی در قصر پادشاه هندبزرگ شده؛ n ونوجوانی ام را در کاخ شاه حبشه سپری کرده بودم.گمان میکردم اکنون که درخوانوادهٔ پیامبر قدم میگذارم در n خانه ای مجلل خدمت خواهم کرد. n آنچه چشمانم میدید باور نمیکردم:خانه ای محقر با کمترین امکانات. n زیراندازی که اتاق را پرنمی کرد؛کاسه ومشک و سفره ای که گاهی خالی از نان بود و یک اسیاب دستی که n بانوی خانه ان را می چرخاند.آیا کاری از دست من ساخته بود؟ n در هند چون دختر پادشاه بودم علم کیمیایی را