۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدافعان حرم» ثبت شده است

شهید مدافع حرم محسن حججی

شهید مدافع حرم محسن حججی

شهدای مدافع حرم، چهره درخشان اسلام را نشان می‌دهند


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با خانواده شهید مدافع حرم محمد اسدی خطاب به خانواده شهدای مدافع حرم گفتند: «این جوانهای شما واقعا دارند یک چهره درخشانی را از اسلام نشان میدهند.»

۰ ۰ ۰ دیدگاه

اگر مدافعان حرم نبودند...

برای این عکس دلخراش فرار پدر و دختر موصلی از دست داعش کپشن های زیادی نوشته شده است. اما من تنها یک جمله را می پسندم.
"اگر مدافعین حرم نبودند"

نوشته های تلگرامی

۰ ۰ ۰ دیدگاه

جواب دلتنگی هایش!

 هر شب لباس
 پدرش را  به تن میڪند و می خوابد

      بلڪه بوی پدر

جواب دلتنگی هایش باشد...

حال و روز فرزندان شهدای مدافع حرم این چنین است

شهید مدافع حرم محمد مهدی خیزاب

۰ ۰ ۰ دیدگاه

بچه ها دل تنگ بابا

مادرمیگه:ساعت۹شب که میشه بهونه گیری زهرا وفاطمه شروع میشه
آخه هرشب ساعت ۹سعید از سرکار برمیگشت و زنگ خونه رو می زدو تا آخر شب بساط خنده وبازی بچه هابراه بود.


همسرشهید انصاری مدافع حرم

۰ ۰ ۰ دیدگاه

سالگرد عروسی شهید مدافع حرم

 جشن عروسی
جواد عزیزم! چقدر این روزهای میلاد برای ما خاطره انگیز است چراکه یادآور جشن عروسی توست که هم زمان  با میلاد رسول اکرم صلی اللّٰه علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام بود.
عزیز دل خواهر! تو آن زمان جوانی ۲۵ساله بودی، سرشار از معنویت و تقوا. و این ایمان و تقوا در جشن عروسیت هم نمود داشت؛
جشنی پر از شادی و شعف و مهم تر از همه به دور از گناه، جشنی همراه با رضایت خدا و ذکر و مدح اهل بیت علیهم السلام...
جشن عروسیت آنقدر خوب و دلچسب بود که بسیاری از مهمانان آن را به یاد ماندنی ترین جشن عروسی توصیف می کردند.
عزیزتر از جانم! تو نماز اول وقت را حتی در شب عروسیت ترک نکردی و چه زیبا بود وقتی که همسرت به تو اقتدا کرد.
عزیز دلم! تو برخلاف معمول عمل نمودی و پا به مجلس بانوان نگذاشتی، تنها قاب عکست معرف تو به میهمانان شد.
آری عزیز خواهر! مردان خدا اینگونه اند، نه تنها در ناخوشی ها بلکه در اوج خوشی و شادمانی نیز خدای خود را فراموش نمی کنند.
آنان چنین اند که خداوند نیز اینگونه به زندگیشان نظر می کند.


جوادم! 

سالروز دامادیت مبارک! سلام مارا به رسول مهربانی ها و اهل بیتش برسان و برایمان دعا کن.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

مدافعان حرم یا مدافعان حلب..!!

مدافعان حرم یا مدافعان حلب..!!



دریافت
حجم: 1.76 مگابایت

مدت زمان: 42 ثانیه

 چرا تو حلب که حرمی نیست، ایران حضور داره؟
مگه نمیگیم مدافع حرم؟!

۰ ۰ ۰ دیدگاه

یکم حرف دارم

حرف دل امروز بچه های شهدای مدافع حرم از زبان سید رضا نریمانی



مدت زمان: 9 دقیقه 11 ثانیه

دریافت
حجم: 44.9 مگابایت

۰ ۰ ۱ دیدگاه

مدافعان حرم

مدافع حرم


دریافت

۱ ۰ ۲ دیدگاه

عشق قیمت نداره

شور بسیار زیبا از سید رضا نریمانی در مورد حقوق دریافتی مدافعان حرم




مدت زمان: 9 دقیقه 11 ثانیه

دریافت
حجم: 44.9 مگابایت

۰ ۰ ۰ دیدگاه

خنجر از پشت به مدافعان حرم

یه عده رفتند تو سوریه با دشمن مقابله کنند.

یه عده این طرف هستن دارن با دشمن مصالحه میکنند.



مدت زمان: 1 دقیقه 32 ثانیه

دریافت
حجم: 8.42 مگابایت

۱ ۰ ۰ دیدگاه

اختراع شهید مدافع حرم

شما فکر میکنید این وسیله چی هست؟


 چه ارتباطی با سید ابراهیم داره؟


سیدابراهیم و خلاقیت

 ما هم اول فکر کردیم، کاردستی فاطمه هست اما.....
 
 از میان وسایل هایش به صورت اتفاقی به وسیله ای که بیش تر شبیه کاردستی دوران مدرسه مان بود، برخوردیم.

 همسرشان در پاسخ به کنجکاوی ما گفتند:
آقا مصطفی(  سیدابراهیم ) زمان هایی که در خط مقدم حضور داشتند، برای دیدن دشمن با مشکل روبرو میشدند، که در سوریه با همان وسایل محدود این وسیله رو درست می کنند.

 اما نکته جالب توجه، طراحی بسیار جالب و با دقت این وسیله هست.
با وجود سادگی این وسیله، چینش آینه ها در دوطرف لوله ها با ظرافت خاصی صورت گرفته

همچنین با در نظر گرفتن یک دستگیره، در بدنه لوله اصلی، امکان بزرگنمایی هم برای این وسیله به وجود آورده   


✅ کانال  شهید مصطفی صدرزاده


✅ @shahidmostafasadrzade

۱ ۰ ۰ دیدگاه

این نامه بهر جانان از جان خود نویسم

تقدیم به همسران شهد ای غیور مدافع حرم

گفتم نهیب طوفان شامات را به کین زد
                                    گفتی که جهل سفیان این خیمه را زمین زد

گفتم ولی نبودش دیگر به من حواست
                                    خواندم از آن دو چشمت تکرار یک اسارت

گفتم که قصه خوانم شهزاده ی تو باشم      

                                               گفتی که گاه رزم است ننگ است خفته باشم

گفتم بیا نگاهی بهر خیال ما کن
                                            بستی دوچشم خود را تا می شود جفا کن

گفتم بگو بمیرم تا جان زخود بگیرم
                                               رویت ز من گرفتی ،کین گونه زنده می رم

   

گفتم که جان جانم مه روی خوش بیانم
                                           با این سکوت بی گه آتش زنی به جانم

گفتم نوای دلکش لختی بخند بر من
                                          دیوانه این چنین را خندند کوی و برزن

گفتم و ان یکادی در پشت پا چو رفتی
                                              بی یک اشارت از خود ببریده دل برفتی

گفتم سفر سلامت بازا ولی تو گاهی
                                             آن سان که توشه بستی بر من نمانده راهی

گفتم قلم ندارم با شور خود نویسم
                                                 این نامه بهر جانان از جان خود نویسم

گفتم که با وفا بین با حال و روز و عمرم
                                              در هجر نابگاهت ناگاه من چه کردم

گفتم جواب من ده با نیم خط کنایه
                                        حتی نگه نکردی بر، نامه با گلایه

گفتم که این شراره کز من جهان بسوزد
                                                      گو کز کجا می آید، دودش ز سینه خیزد

گفتم ولی نگفتی در عمق آن نگاهت
                                                              یکصد جواب نغض است در عکس روی قابت

۰ ۰ ۰ دیدگاه

امتیاز بزرگ مدافعان حرم

شهادت در غربت، امتیاز بزرگ مدافعان حرم

 بیانات کمتر شنیده شده رهبر انقلاب درباره‌ی مدافعان حرم؛ تقدیم به روح پرفتوح شهدای غریب خان‌طومان

 این شهدا امتیازاتی دارند؛ یکی این که اینها از حریم اهل بیت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند...

امتیاز دوم این شهدای شما این است که اینها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمیکردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمیشد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه‌ی استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم.

 امتیاز سوم هم این که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خدای متعال فراموش نمیشود. 

۹۴/۱۱/۵

۰ ۰ ۰ دیدگاه

داستان خواستگاری شهید مدافع حرم

شهید مدافع حرم

آقا مصطفی فرمانده پایگاه نوجوانان بسیج مسجدمون بود ، هرکجا که میرفت ما رو هم با خودش میبرد ، راهیان نور ، مشهد ، شمال و....

ما رو دیگه به اسم نوجون های آقا مصطفی میشناختن، از بس که همیشه دورش می چرخیدیم

آقا مصطفی ۲۰ سالش شده بود
یک شب با بچه ها توی مسجد بودیم که یکی از بچه ها، بدو اومد و گفت:
 اقا مصطفی رفته خواستگاری خونه فلانی

ما پاشودیم و رفتیم درب خونه همسر ایشون ، گویا مراسم خواستگاری تموم شده و آقا مصطفی اینا رفتن خونه خودشون و ما دیر رسیدیم
بعدا، متوجه شدیم که این جلسه فقط یه جلسه اشنایی بوده و هنوز جوابی بین طرفین رد و بدل نشده بود

ما توی کوچه نیم ساعتی منتظر بودیم تا جلسه خواستگاری تموم بشه و آقا مصطفی رو ببینیم

و....

هرچه منتظر شدیم نیومدن!
 یکی از بچه ها زنگ خونه پدر زن آقا مصطفی رو زد گفت ؛ سلام اقا مصطفی این جاست!
اون بنده خدا شوکه شد و گفت یه لحظه صبر کنید ، اومد دم در خونه ولی همین که پدرخانوم آقا مصطفی رو دیدیم شروع کردیم به فرار کردن
خخخخ

فرداش دیدیم آقامصطفی داره با خنده میاد
بعد بهمون گفت؛
آبرومو بردید ، بزارید حداقل من جواب بله رو بگیرم بعد برید درب خونشون سراغ منو بگیرید .

این خاطره رو همیشه خودش با خنده برای دیگران تعریف می کرد.

شادی روحش صلوت


۰ ۰ ۱ دیدگاه

شهادت دو پاسدار گیلانی در شمال سوریه + عکس

شهید سعید مسافر(راست) و شهید "جمال رضی(چپ)

"سعید مسافر" و "جمال رضی" از نیروهای تیپ تکاوری میرزا کوچک خان لنگرود در نبرد با تروریست های تکفیری در استان حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمدند.

این دو پاسدار گیلانی 17 بهمن ماه برای نبرد با گروه های تکفیری به سوریه اعزام شده بودند.

با شهادت این دو رزمنده، تعداد شهدای مدافع حرم استان گیلان به یازده شهید رسید.

پیکرهای این دو شهید پس از انتقال به میهن اسلامی، در استان گیلان تشییع و تدفین خواهد شد.

۱ ۰ ۱ دیدگاه


آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه
پیوندها