-
شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۰۰ ب.ظ
-
۲۸۸۱
برده سخن چین
مردى بنده اى را فروخت و به مشترى گفت : عیبى ندارد جز سخن چینى ، مشترى گفت : باشد، من
راضى هستم ، پس او را خرید، بنده و غلام مدتى را آنجا ماند، بعد رفت پیش همسر مولایش و گفت :
شوهر تو، تو را دوست ندارد و مى خواهد مخفیانه تو را رها کند پس یک تیغى بگیر و از پشت سر او
چند تار مویى بتراش و بیاور تا من سحر و جادو کنم تا او تو را دوست بدارد، سپس رفت پیش مولایش
و گفت : زن تو، براى خودش دوست گرفته ، و مى خواهد تو را بکشد پس خود را به خواب در آور،
تا بفهمى ، پس مرد خود را به صورت خواب در آورد، زن با تیغ آمد، مرد خیال کرد زن مى خواهد
او را بکشد، پس بلند شد و زنش را کشت ، پس خویشاوندان زن آمدند و این مرد را کشتند و جنگ
بین دو طائفه در گرفت و ادامه پیدا کرد.
مذمت سخن چینى
در کافى است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلى علیه و آله) به اصحاب فرمودند: آیا
شما را به بدترینتان آگاه نکنم ؟ عرض کردند: بله یا رسول الله ، فرمودند: آنان که سخن چینى کنند و
میان دوستان جدائى افکنند، و براى مردمان پاک عیب جوئى کنند. بهشت بر سخن چینان حرام است.
«عن ابى جعفر(علیه السلام) قال : محرمة الجنة على القتاتین المشائین با لنمیمة .»
حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) فرمود: بهشت بر دروغ پردازان و سخن چینان حرام است .
سعدى گوید
میان دو کس جنگ چون آتش است سخن چین بدبخت هیزم کش است
کنند این و آن خوش دگر باره دل وى اندر میان کور بخت و خجل