توجیه اشرافی گری
توجیه اشراف برای اشرافیگریشان در سالهای قبل و بعد از انقلاب چه بوده است؟
❓پرسش و پاسخ تاریخی از رهبرانقلاب
رهبر انقلاب: «آن کسانی که به اشرافیگری گرایش دارند و دلشان برای زندگی اشرافی لک میزند -یعنی خوردن و پوشیدن و زندگی کردن و مشی کردن به سبک اشراف و دور از زندگی متوسط مردم- یکی از کارهایی که میکنند، این است که:
((این دید و ذهنیت را در مردم بهوجود آورند که این چیز خوبی است و ارزش است))؛
کمااینکه قبل از انقلاب اینگونه بود. قبل از انقلاب، مسؤولان حکومت، هرچه بیشتر با تشریفات و جاه و جلال و تکبر و تفرعن و لباسهای فاخر ظاهر میشدند، یک عده از عوام مردم بیشتر خوششان میآمد! فرهنگ عمومی را اینگونه شکل داده بودند.
بعد از انقلاب بعکس شد. لذا کسانی هم که اهل کارهای اشرافیگری بودند، از ترس گرایش مردم، اجتناب میکردند؛ اما امروز بتدریج میخواهند کار را بعکس کنند.» ۱۳۷۸/۰۹/۰۱
نتیجه تفکر اشرافی گری توهین به ملت است!
۱۳۸۴/۰۶/۰۸
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
یک وقت هست که ما در زندگى شخصى خود مثلاً حرکت اشرافگونهیى داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوى چشم مردم یک مانور اشرافىگرى مىدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همهاش حرام است؛ بهخاطر اینکه تعلیمدهندهى اشرافىگرى است به: اولاً زیردستهاى خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق مىشوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانى پولدار باشند و ریخت و پاش کنند - البته این کار بدى است، ولى به خودشان مربوط است - اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست، از بیتالمال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است. واقعاً «النّاس على دین ملوکهم». ملوک در اینجا به معنى پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ النّاس على دین ماها.