ای هفت‌روز هفته، به فکر ضعیف‌ها

  • ۷۵

ای مرد، در میانه‌ی میدان چه می‌کنی؟!
در لابلای جنگل و باران چه می کنی؟!

میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه
در ورزقان و در مه و بوران چه می‌کنی؟!

دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت
در نقطه‌های مرزی ایران چه می‌کنی؟!

ای هفت‌روز هفته، به فکر ضعیف‌ها
همشانه ی فقیر و ضعیفان چه می‌کنی؟!

تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است
پس در میان ایل و دهستان چه می‌کنی؟!

 

فراق خادم

  • ۷۲
فراق خادم

دیدم این مشهد چرا هی‌ بی‌قراری می‌کند
جای باران، سیل در این شهر جاری می‌کند
‌دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش
 عزم خود را جزم و دارد گریه زاری می‌کند.

شاه پناهم بده خسته‌ی راه آمده‌م..

  • ۷۴

 

شاه پناهم بده
خسته‌ی راه آمده‌م...