روزها فکر من این است و همه شب سخنم
کـه چـرا غـافل از احـوال دل خـویشتنم
ز کـــــجا آمده ام ، آمدنم بحــــــــــرچه بـود
بــه کـــجا مـی روم آخـر ننمایـی وطـنم
آنچه از تفسیر وروایات می توان ادعا کرد ، این که عالم ذرّ یک زمان محدودی بود به گونه ای که خداوند ازذرّ انسانها ، که از پشت آدم یا از خاک اضافی او بر وحدانیّت خویش و پیامبران و اوصیای آنان پیمان گرفت وهمه انسانها از آدم تا قیامت در برابر و حضور ملائک که شاهد و ناظر بودند ، اقرار به وحدانیّت خداوند کردند ،که در روز قیامت دیگر نگویند که ما از این عهد وپیمان غافل بودیم ؛
و خداوند در قرآن می فـرماید :
رسول ما ! به یاد آر( و خلق را متذکر ساز ) هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیه آن را برگرفت و آنها را برخود گواه ساخت که من پروردگار شما نیستم ؟ همه گفتند : بلی . ما به خدایی تو گواهیم ؛ که دیگر در روز قیامت نگویند ما از این (واقعه قیامت یا یکتایی خداوند ) غافل بودیم"..
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.