مادر شهید دهقان گفت:برای اینکه بهتر بتوانم دوری محمدرضا را تحمل کنم, هر روز صبح پیراهنش را بو میکردم و گریه میکردم که شوهر و دخترم گاهی با شوخی به من انتقاد میکردند ولی من با این چیزها ۴۵ روز را طاقت آوردم.
شهید محمدرضا دهقان امیری در ۲۶ فروردین سال ۱۳۷۴ و در تهران به دنیا آمد. محمدرضا تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با نمرات عالی پشت سر گذاشت اما به خاطر علاقه و ارادتش به روحانیت و از آنجایی که سه تن از دایی های او روحانی بودند، وارد مدرسه عالی شهید مطهری شد و در رشته رشته فقه و حقوق اسلامی مشغول تحصیل علوم دینی شد.
برای دیدن تصویر کامل روی آن کلیک کنید
محمدرضا دهقان در خانواده ای مذهبی تربیت شده بود و به همین جهت در کنار تحصیل از فعالیت های فرهنگی و مذهبی غافل نبود و یکی از ویژگی های بارز او خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیریه بود.
مادر گرامی شهید دهقان نقل میکنند: ” محمدرضا می گفت چون حضرت آقا فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ قیدی نیاوردند که چطور کمک میکنیم، من به عنوان پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم. میگفت شما فکر کن امام زمان(عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛ امام زمان(عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان و سرباز و آماده که ایشان را خوشحال کند؟ “
شهید محمد رضا دهقان از آن دسته بسیجی هایی بود که به پای اعتقاداتشان می ایستند و در این راه به راحتی از جانشان هم میگذرند و به همین جهت هم بود که محمد رضای ۲۰ ساله پس از چند اردوی مقدماتی و آموزشی در مهرماه سال ۱۳۹۴ و در شرایطی که ترم سوم را به تازگی تمام کرده بود، در غالب نیروهای یگان ویژه فاتحین بسیج، راهی شامات شد تا از مدافع حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیهما در برابر هجوم تکفیری ها باشد.
شهید دهقان خیلی زود پاداش خلوص نیتش را گرفت و یک ماه بعد در ۲۱ ابان ماه سال ۱۳۹۴ در حومه حلب به دست اشقیای زمانه به درجه خاصه شهادت رسید. روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیت نامه شهدی
«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی باز خردییم. سوره مبارکه صافات آیه 107
اینجانب محمدرضا دهقان امیری فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت میدهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت میدهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و امامت امیرالمومنین حیدر کرار علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند ایشان که آخرینشان حضرت حجت قائم آل محمد (عج) بر پا کننده عدل علوی در جهان و منتقم خون مادر سادات خانوم فاطمه الزهرا (س) میباشد (الهم عجل لولیک الفرج)
با سلام بر همه دوستان، آشنایان و اقوام و ... این حقیر از همه شما عزیزان تقاضای حلالیت دارم و تشکر میکنم از پدر و مادر عزیزتر از جانم که تمام تلاش خود برای نشان دادن راه سعادت به فرزندشان انجام دادند و این حقیر حتی نتوانستم قدر کوچکی از این فداکاریها را پاسخ دهم از این دو بزرگوار حلالیت میخواهم و از صمیم قلب نیازمند دعایشان هستم.
و تشکر میکنم از برادر عزیزم و امیدوارم که شهادت و روحیه جهادی را سرلوحه خود قرار دهی و همچنین خواهر عزیزم و حامی همیشگی من که نهایت لطف را بر من داشته است و من فقط با بدی پاسخش را دادم امیدوارم هم اکنون نیز دعایت را برای برادرت دریغ نکنی و همیشه به یادش و زینب گونه پایداری کنی.
از همه دوستان دانشگاه و مسجد و استادان و مربیانم و ... درخواست حلالیت دارم و از شما دوستان می خواهم این حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و اگر کوتاهی کردم در حق شما عزیزان به بزرگواری خود عفو کنید و از حقی که بر گردنم دارید در گذرید.
براساس آیه مبارکه 156 سوره بقره «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا الله و انا الیه راجعون» آن ها که هرگاه مصیبتی به آنها رسد صبوری کنند و گویند ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم.
صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری(س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد.
قال الحسین (ع)
«إن کان دین محمّد لمیستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی»
اگر دین محمد تداوم نمییابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید.
بال هایم هوس با تو پریدن دارد
بوسه بر خاک قدمهای تو چیدن دارد
من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست
و از آن روز سرم میل بریدن دارد
غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است
میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
قیمت عبد به افتادن در سجادست
سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است
خانهای است در این جا که کریم از همه
سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است
دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت
هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است
بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم
هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است
هر گدایی برسد لطف که دارد اما
به گدایان برادر نظرش بیشتر است
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ
وسعت روح بدن را به فنا میگیرد
غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است
و من الله توفیق
محمدرضا دهقان امیری
94/6/14
تهران
دیدگاهها (۱)
جواد
۱۱ آبان ۹۶ ، ۰۵:۵۸