شهید نواب صفوی
سید مجتبی تهرانی معروف به نواب صفوی، در سال ۱۳۰۳ شمسی در خانواده ای روحانی و
اصیل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به عرصه ی وجود گذاشت. پدر او مرحوم سید جواد
میرلوحی، از روحانیانی بود که در اثر فشار حکومت رضاخان مجبور به ترک لباس روحانیت شد،
اما از طریق تصدی وکالت دادگستری همچنان به داد مظلومان می رسید.
پس از اتمام دوره ابتدایی وارد مدرسه صنعتی آلمان گردید. همزمان با آن به آموختن دروس حوزوی
پرداخت. از همان ابتدای جوانی احساسات عمیق دینی از خود ـ در شکل تظاهرات و اعتراض بر
ضد مظاهر بی دینی در جامعه ـ نشان داد.
با استخدام در شرکت نفت و با تشکیل جلسات شبانه برای کارگران به روشنگری آنان می پرداخت.
پس از آن در اواخر سال ۱۳۲۰، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه
نجف اشرف شد. و با ملاحظه یکی از کتاب های کسروی که در آن به حضرت امام رضا(علیه السلام)
توهین شده بود حکم ارتداد نویسنده آن را، از یکی از مراجع گرفت و جهت اجرای آن روانه وطن
گردید و گروه فدائیان اسلام را تشکیل داد.
از مهمترین اقدامات فدائیان اسلام می توان ترور احمد کسروی و عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت
نام برد.
نواب در تیر ماه ۱۳۳۰ در زمان نخست وزیری مصدق دستگیر شد ولی با سقوط مصدق وی و
یارانش آزاد شدند.
در جریان قرارداد بغداد نواب قصد ترور حسین علا، نخست وزیر وقت را داشت که پس از ترور
نافرجام این شخص، نواب و یارانش دستگیر و در دادگاه رژیم پهلوی به اعدام محکوم و در۲۷ دی
۱۳۳۴ تیرباران شدند و به شهادت رسیدند.
دیدگاهها (۸)
سید - انقلاب سوم
۲۶ دی ۹۱ ، ۲۰:۰۱
با " و مردی در خیابان فریاد می زد..." به روز ام.
موفق باشید
morteza
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۱
یاحق
شریعتی
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۴
« سُئِلَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ خِیارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(علیه السلام):أَلَّذینَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَکَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».
از امام رضا(علیه السلام) درباره بهترین بندگان سؤال شد.
فرمود: آنان که هر گاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شکر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند، و هر گاه خشم کنند درگذرند.
خط ممتد
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۹:۲۳
خداقوت
vahid
۲۷ دی ۹۱ ، ۲۱:۴۲
کاش ما هم بینش و درک درستی از دین و جامعه خود مانند شهید نواب داشتیم
منتظر حضور شما در وبلاگ هستم.
التماس دعا
بی بال پریدن
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۱:۲۳
همه رفقای اقا رفتند و ...آقا بین همه رفقاش مونده برای ماموریت بزرگ...خدا حفظشون کنه ان شاالله ...
گمنام
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۱:۲۶
امین
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۶:۰۴
تشکرازحضورتون
اگرمایل به تبادل لینک بودیدمنوبانام خورشید لینک کنیدبعدبهم اطلاع بدیدتالینکتون کنم موفق باشید
یاعلی