فریاد بلند «آقای مقاومت» و میکروفونهای خاموش و زنگ زدهی ما....
سید حسن نصرالله دیروز سخنرانی کرد که معتقدم سالها بعد آن را به عنوان نمونهای درخشان از سخنرانی نظامی-سیاسی راهبردی تدریس خواهند کرد.
سیدحسن سخنرانیش را دیروز با یادآوری جنگ سی و سه روزه شروع کرد. جنگی که نه فقط سرنوشت لبنان که معادلات منطقه ما را به صورت جدی عوض کرد. جنگی که هشتاد میلیون ایرانی به خاطر ناتوانی رسانههایشان، آنطور که باید آن را نشناختهاند. هرچند یکی از دلایل امنیت و صلح و ثبات زندگی شان در سیزده سال گذشته نتیجه این جنگ بوده. جنگی که اسراییل آمده بود تا طومار حزب الله را برای همیشه درهم بپیچد. هم طومار نظامی. و هم طومار سیاسیش را. با معرفی حزب الله به عنوان دلیل حمله و نابودی لبنان، و ایجاد تقابل مردم با حزب الله. و پیروزی حزبالله چنان قاطع بود که سیزده سال است حتی یک تیر هم به لبنان شلیک نشده. و آن سالها آمریکا در عراق بود و اوج بحران هستهای و قرار بود نابودی حزبالله مقدمه حمله مشترک آمریکا و اسراییل به ایران باشد. و فقط پس از شکست اسراییل بود که خواب حمله نظامی به ایران را از سر بیرون کردند.
سیدحسن دیروز با یادآوری جنگ سیوسه روزه شروع کرد تا یادآور شود اهل بلوف و جنگ روانی نیست. و بعد نقشه اسراییل را رو به دوربین گرفت و با جزیبات کامل توضیح داد که در صورت کوچکترین تعدی و تجاوزی به لبنان یا ایران، چه زمانی، کجای اسراییل چگونه و با چه شدتی نابود خواهد شد. نه با شعار و یا گزافهگویی که با توضیح پیشرفتهای نظامی و با عدد و رقم و فاکتهای عینی. و با توضیحاتش، جمله به جمله و کلمه به کلمه، نابودی را برای دشمن تصویر کرد.
سید حسن پس از اسراییل سراغ شیخنشینهایی رفت که از پشت به ایران خنجر زدهاند. به امارات متحده یادآوری کرد که در صورت کوچکترین ضربهای از سوی آمریکا به ایران، دانه به دانه امیرنشینهایش با خاک یکسان میشود. به سعودیها با تحلیل نشان داد چگونه نابود خواهند شد. و به بقیه ساکنان منطقه یادآوری کرد کوچکترین تعدی به ایران چه هزینهای دارد. و همه این کلمات آتشین، تا اثبات کند آمریکا جسارت جنگ با ایران را نخواهد داشت.
نورمن فینکلشتاین، استاد یهودی دانشگاه دیپاول آمریکا و از روشنفکران مهم آمریکا میگوید سیدحسن از زیرکترین استراتژیستهای امروز جهان است. و سخنرانی دیروز یکی از زیرکانهترین سخنرانیهای این استراتژیست زیرک بود.
وضعیت شفاف است. یک سو لیبرالهایی هستند که به اسم صلح طلبی فریاد «نه به جنگ» بلند میکنند. لیبرالهایی که عدهای شان هفته پیش مقابل کاخ سفید، برای صلح «قر» میدادند و عدهای شان در داخل دوگانه کاذب جنگ یا صلح را روی جلدهایشان چاپ میکنند. لیبرالهایی که با بزرگنمایی خطر جنگ موهوم و غیرواقعی، ترس را به افکار عمومی ایرانیان تزریق و ایران را زیر فشار میگذارند و عملا خود را سرباز جنگ روانی آمریکا میکنند. و سوی دیگر تفکر سید و آقای مقاومت است که هر جملهاش را مثل موشکی نقطهزن به سوی یک سیاستمدار و یک جناح و یک حکومت سلطهگر شلیک میکند و وحشت را در دلهای افکار عمومی اسراییل و حاکمان غربی و سعودی و اماراتی میکارد. تفکری که رویکردی آفندی و تهاجمی پیش میگیرد تا به صورت «پیشگیرانه» حتی خواب و تخیل حمله به ایران یا لبنان را از سر دشمنان بیرون کند. چرا که میداند که صلح راستین تنها وقتی برقرار خواهد شد که قدرت واقعی از آن ما باشد و دشمن هم به این قدرت واقف و هرشب آشفته از کابوس این قدرت باشد.
و سخن اخر. سخنرانی سیدحسن از دیروز رسانههای دشمن را سردرگم کرده. بسیاری از آنها برای کاهش خسارات این سخنرانی ساعتها و ساعتها تحلیل و خبر و برنامه روی آنتن رفتند. با تحلیلگرانی که حنجرههایشان با دلارهای سعودی و صهیونیستی پرشده. و دو روز بعد از این سخنرانی تاریخی، ما ایرانیان هنوز آن را نه انعکاس درست دادهایم و نه با تمهیدات رسانهای به آن ضریب در خور دادهایم. در حالیکه تکه تکه این سخنرانی میبایست موضوع کلیپهایی به عربی و انگلیسی و فارسی و حتی عبری میشد، تا به استناد تحلیلها و اطلاعات آتشینش قلبهای طرفداران مقاومت محکم تر شود و دلهای دشمنان وحشت زدهتر. اما ما با دهانی باز، گیج و منفعل گوشهای به تماشا ایستادهایم.
صریح بگویم. در حالیکه سید حسن با سخنرانی شجاعانهاش یک تنه به میدان جنگ رسانهای و روانی و سیاسی دشمن زده تا بخشی از بار فشار روانی غرب و سعودی و اسراییل علیه مردم ایران را خنثی کند، وای بر ما که با صداوسیمای چند ده کانالی و دهها دستگاه عریض و طویل رسانهای و صدها ردیف بودجه، حتی نمیتوانیم صدای این سید مقاومت را انعکاس دهیم.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.