به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، مصاحبه مضحک و جنجالبرانگیز، "نتانیاهو"، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با تریبون فارسیزبان اختصاصیاش و ادعاهای سراسر پوچ و مضحک مانند ممنوعیت پوشیدن "شلوار جین" در ایران تا چند روز بعد تبدیل به سوژه اول رسانههای جهانی، حتی روزنامهها و وبسایتهای صهیونیستی شد تا بار دیگر ماهیت سران رژیم صهیونیستی را بیش از پیش آشکار کند.
اما این اظهارات در حالی از سوی نخست وزیر این رژیم جعلی بیان میشوند که رژیم صهیونیستی امروزه، در داخل جامعه خود با بحرانهای هویتی، مشروعیتی، اجتماعی و اخلاقی عدیدهای مواجه است. حاکمیت نامشروع اسرائیل در حال حاضر در مجموعه یهودیان نیز با چالشهایی مواجه است.
خودسوزی، شورشهای نژادی، برگزاری تظاهرات گسترده در اعتراض به وضعیت اسفناک اقتصادی و اجتماعی، مهاجرت معکوس و گسترش فساد، بروز تضادها و اختلافات گسترده در هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی در مواجهه با تهدیدات فزاینده داخلی و منطقهای تنها بخشی از چالشهایی است که این رژیم اشغالگر امروز با آن دست و پنجه نرم میکند.
باشگاه خبرنگاران قصد دارد در این گزارش به معضلات و محدودیتهای اجتماعی، در سرزمینهای اشغالی بپردازد.
فروپاشی از درون
امروزه رژیم صهیونیستی با چالشهای متعدد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی روبرو است و یکی از دلایل اصلی برجسته کردن تهدیدات خارجی، توسط نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، سرپوش گذاشتن و فرار از مشکلات داخلی و انتقال افکار عمومی از بحرانها و چالشهای داخلی به بیرون است.
نظرسنجی صورت گرفته توسط یکی از شرکتهای داروسازی صهیونیستی که اخیرا روزنامه "معاریو" آن را منتشر کرد، آشکار میسازد که جامعه اسرائیل در شرایط رو به فزاینده یاس و ناامیدی در نتیجه شرایط بد اقتصادی و اجتماعی حاکم بر این رژیم به سر میبرد. این نظرسنجی که در آن 300 نفر از "ساکنان سرزمینهای اشغالی" شرکت کردند، نشان میدهد که ساکنان "تلآویو" از حیث افسردگی و تنش در رتبه اول قرار دارند و 30 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی نیز اعتقاد داشتند تلآویو کانون بحران روحی و افسردگی در "رژیم صهیونیستی" به شمار میآید.
"حیفا""با 26 درصد در رتبه دوم و "قدس اشغالی" نیز با 20 درصد در جایگاه سوم قرار میگیرد. اما درباره دلایل افسردگی، ناامیدی و یاس نیز این نظرسنجی نشان میدهد که 70 درصد شرکتکنندگان در آن بر این باور بودند که اوضاع اقتصادی مهمترین دلیل بروز و افزایش افسردگی در میان صهیونیستهای ساکن "سرزمینهای اشغالی" است.
"بحران اقتصادی"، "نژادپرستی"، "تبعیض جنسیتی"، "نقض حقوق زنان"، "فساد"، "فحشا"،"تجاوز"، "پدیده کودکان خیابانی"، بخشی از مصادیق "فروپاشی از درون رژیم جعلی صهیونیستی" هستند.
"بحران اقتصادی"
"مشکلات اقتصادی رژیم صهیونیستی" و اعتراض به وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی چیز تازهای نیست اما شکاف فزاینده بین فقرا و اغنیا بر اثر سیاستهای دولت نتانیاهو در سالهای اخیر ابعاد گستردهای به خود گرفته است. گروهی از کارشناسان خاطر نشان میکنند بحران اقتصادی در غرب از جمله علل اصلی مشکلات اقتصادی رژیم صهیونیستی است که برای بقا اتکای زیادی به کمکهای گوناگون آمریکا و اروپا دارد. "اتحادیه اروپا" بزرگترین شریک تجاری این رژیم است که حجم مبادلات تجاری با آن در سال 2011 به حدود 30 میلیارد یورو رسید. شاخصهای اقتصادی تصویر امیدوارکنندهای از این جامعه به دست نمیدهد.
تا پایان سال 2010 میزان "بدهی خارجی رژیم صهیونیستی" حدود 89 میلیارد دلار بود که به حدود 43 درصد "تولید ناخالص داخلی" آن بالغ میشد. به علاوه برخی آمارها حاکی از آن است 33 درصد کودکان "زیر خط فقر" زندگی میکنند. در سال 2007 حدود 326 مورد "خودکشی" در "فلسطین اشغالی" ثبت شده که این رقم در سال 2009، به 404 مورد افزایش یافت.
بیشترین تعداد خودکشیها در شهرکهای کم درآمد "بت یام" و "عسقلان" رخ داده است. با گسترش بحران اقتصادی و اجتماعی میزان خودکشی در شهرکهای بزرگ اسرائیل نیز گسترش پیدا کرده است. مؤسسههای کمک کننده به افراد دچار مشکلات روانی در فلسطین اشغالی از افزایش شدید تماسهای افراد برای دریافت کمک خبر میدهند. به علاوه، مقامات این رژیم قصد دارند از سالهای آینده برنامه ملی مبارزه با خودکشی راهاندازی کنند تا از افزایش آمار خودکشی جلوگیری کنند. "نابرابریهای اجتماعی" نیز تأثیر قابل توجهی بر این پدیده دارد. آمار نشان میدهد مهاجران اتیوپیایی بیش از سه برابر دیگر ساکنان فلسطین اشغالی دست به خودکشی میزنند.
خودسوزی شیوه جدید اعتراض
رژیم اشغالگر قدس که با مشکلات ناشی از بیعدالتی شدید اجتماعی روبرو است، مدتی است با موجی از خودسوزیهای اعتراضی روبه رو شده، که در این میان 14 موردی که اسرائیلیها اقدام به خودسوزی کردهاند، 2 نفر از این معترضان به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست دادند: ناظران دلیل بروز این پدیده را اوضاع اسفبار اقتصادی و اجتماعی حاکم بر رژیم صهیونیستی میدانند که سرانجام فروپاشی "کابینه نتانیاهو" را به دنبال خواهد داشت. در اولین مورد از زنجیره این خودسوزیها فردی به نام "موشه سلمان" خود را به آتش کشید و چند روز بعد در بیمارستان جان داد. وی پیش از اقدام خود بیانیهای را قرائت کرده و در آن سران صهیونیست را سارقانی خوانده بود که پس از دزدیدن داراییهایش او را رها کردهاند.
به دنبال خودسوزی موشه سلمان سلسله تظاهرات گستردهای در سرزمینهای اشغالی برگزار شد و تعداد زیادی از صهیونیستها کبریت به دست همه خود را موشه سلمان نامیدند.
یهودیان ساکن "اراضی اشغالی" علاوه بر "یاس و سرخوردگی" به دلیل بحران اقتصادی دلیل دیگری نیز برای افسردگی و میل به خودکشی دارند و آن زندگی کردن زیر سایه دائمی ترس از جنگ است در طول 6 دهه این رژیم دائما در حال جنگ بوده است.
"جنگ اعراب و اسرائیل" در سالهای 1948، 1967، 1973 جنگ با لبنان در سال 1982، "جنگ 33 روزه" با "حزب الله" و "جنگ 22 روزه" با "حماس" که این دو مورد آخری به دلیل شکست رژیم صهیونیستی تبعات جبرانناپذیری برای آن به دنبال داشت. مسئولان رژیم صهیونیستی با برگزاری مانورهای گسترده شهری و ایجاد پناهگاههای متعدد در شهرها و پخش میلیونها "ماسک مخصوص جنگهای شیمیایی و میکروبی"، صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی را در ترس و اضطراب دائمی از خطر جنگ و کشته شدن فرو بردهاند و یکی از دلایل "مهاجرت معکوس" دقیقا همین مسئله است.
برخوردهای خشونت آمیز و تشدید اعتراضات
در حالی که مشکلات اقتصادی و ناتوانی رژیم صهیونیستی در ارائه راهکارهایی برای حل این معضلات، عامل شکلگیری اعتراضات بوده، مقامات امنیتی صهیونیست تلاش کردهاند با برخوردهای خشونتآمیز به مقابله با این اعتراضات بپردازند، که همین امر هم به عاملی دیگر برای ادامه تظاهرات بدل شده است. برخوردهای خشن نیروهای پلیس اسرائیل با تظاهرکنندگان به حدی سرکوبگرانه بوده است، که "سازمان عفو بین الملل" نیز بدان واکنش نشان داده و از رژیم صهیونیستی به دلیل چنین برخوردهایی انتقاد کرده است.
خبرها از تداوم بحران اقتصادی رژیم صهیونیستی حکایت دارد. براساس یک تحقیق که رژیم صهیونیستی انجام داده و نتایج آن اخیرا منتشر شده است، بیش از 20 هزار نفر در ماه ژوئیه در فلسطین اشغالی بیکار شدهاند. "اداره مرکزی آمار اسرائیل" در اواخر ژوئیه اعلام کرد "نرخ بیکاری" در سرزمینهای اشغالی در سه ماهه دوم سال 2012 میلادی هفت درصد افزایش یافته است. این گزارش نشان میدهد تقاضای کارفرمایان برای "جذب نیروی کار" در ماه ژوئیه سال 2012 نیز در مقایسه با ماه ژوئیه سال گذشته میلادی به میزان 2.9 درصد کاهش یافته است.
در پی اوجگیری بحران اقتصادی و کاهش ارزش "پول رژیم صهیونیستی"، مقامات اقتصادی اسرائیل تصمیم گرفتهاند سیاست ریاضتی در پیش بگیرند و این موضوع نیز سبب تشدید نارضایتیها در بین شهروندان این رژیم شده است. در چنین وضعیتی افزایش مالیاتها به میزان 17 درصد و کسری 7 میلیارد دلاری در بودجه سال 2012 نیز سبب شده است تا وضعیت نابسامان اقتصادی در سرزمینهای اشغالی، برای اسرائیلیها غیرقابل تحمل شود.
این درحالی است که گزارشها از آن حکایت دارد که موج شدید گرانی، جامعه رژیم صهیونیستی را فرا خواهد گرفت. این گرانی شامل "افزایش قیمت حاملهای انرژی" و "کالاهای اساسی" بین 17 تا 50 درصد خواهد بود. "وزارت کشاورزی رژیم صهیونیستی" هم درباره بحران زودهنگام غذایی به سبب پیش بینی افزایش قیمت مواد غذایی پایه هشدار داد. رسانههای رژیم صهیونیستی نیز از جمله روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" از افزایش 9 درصدی بیکاری در فلسطین اشغالی خبر دادهاند.
به این ترتیب میزان بیکاری در رژیم صهیونیستی به بیش از 25 درصد رسیده است که این موضوع نگرانی فزاینده ساکنان اراضی اشغالی را از گسترش فقر و بیعدالتی در این رژیم را در پی داشته است. مشکلات اقتصادی و اجتماعی اسرائیل سران صهیونیست را واداشته تا نظیر همتایان آمریکایی خود، برای فرار از قبول مسئولیت، دائما بر طبل جنگ کوبیده و خطر دشمنان خارجی را بیش از حد بزرگ کنند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که شدیدا در معرض انتقاد قرار دارد و حتی موشه سلمان پیشتر از خودسوزی از وی خواسته بود تا از سمت خود کناره گیری کند، در دو سال گذشته بر شدت اظهارات "جنگ طلبانه" خود افزوده، تا شاید بتواند با این حربه اسرائیلیها را متوجه مسائل خارجی کرده و آنها را از اعتراض به مشکلات داخلی باز دارد.
صهیونیسم و تبعیض نژادی - مذهبی
ایده و نظریه صهیونیسم، نظریهای مبتنی بر نژادپرستی و برتری یک نژاد و گروه اقلیت بر سایر گروههای نژادی و مذهبی جهان است. صهیونیستها که خود را قربانی نژادپرستی نازیها در جنگ جهانی میدانند، خود دولتی جعلی و سرزمین غصبی بر پایه نژادپرستی و پاکسازی نژادی بنا نهادهاند. بر این اساس، صهیونیستها خود را قومی برگزیده و مورد عنایت خاص الهی میپندارند که اجازه هرگونه تعرض و تعدی به حقوق سایر اقوام و ملل به آنها داده شده است!
اما اکنون این تبعیض نژادی به درون این رژیم نیز رخنه کرده و صهیوینستها را به چند دسته تقسیم کرده که هر یک خود را از دیگری برتر میدانند. یکی از بنیانهای ایده تشکیل "دولت صهیونیستی"، زندگی عادلانه همه صهیونیستی در سایه یک دولت صهیونیستی و بدون تبعیض بود اما اکنون بنیانهای این رژِیم از درون متزلزل شده است.
یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی را میتوان به سه درجه شهروندی تقسیم کرد. "یهودیان اشکنازی" در اسرائیل شهروندان درجه یک محسوب میشوند از امکانات بهتری برخوردار هستند و مورد حمایت ویژه اسرائیل هستند. "یهودیان سفاردی" گروه دیگری از یهودیان مهاجر به سرزمینهای اشغالی هستند که با هدف گسترش زاد و ولد یهودیان و افزایش جمعیت به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کردند اما از سوی اشکنازیها همواره تحت آزار و اذیت بودند. گروه سوم از ساکنان سرزمینهای اشغالی مهاجران آفریقایی جویای کار بودند که به امید شرایط کار بهتر و با تبلیغات صهیونیستها به فلسطین آمدند. این دسته از مهاجران همواره مورد آزار و اذیت دیگر ساکنان سرزمینهای اشغالی بوده و از حقوق و حمایت چندانی از سوی مقامات اسرائیل برخوردار نیستند. بسیاری از این سیاهپوستان علاوه بر "تبعیض مذهبی"، قربانی "تبعیض نژادی" سیاه و سفید نیز میشوند.
در یکی از این موارد تبعیض، حدود 100 هزار یهودی اشکنازی افراطی ("هاردیم") به تظاهرات گستردهای برای نشان دادن حمایت خود از والدین اجتماع خودشان که به دو هفته حبس محکوم شدند دست زدند. این والدین اشکنازی حاضر به فرستادن فرزندانشان به مدارس سفاردیها نشدند. والدین اشکنازی میگویند که باید کلاسهای فرزندانشان از سفاردیها مجزا باشد زیرا خانوادههای دختران سفاردی به قدر کافی مذهبی نیستند. پس از اعلام حکم دادگاه مبنی بر عدم جداسازی مدارس، والدین دانشآموزان اشکنازی درصدد برآمدند با تحریم رأی دادگاه کودکان خود را به مدرسه نفرستند.
"نقض حقوق اقلیتها" و پناهجویان
حقوق "اقلیتهای نژادی و دینی" در اراضی اشغالی 1948 به دفعات و به شیوههای مختلف توسط مقامات اسرائیلی نقض میشود. از جمله این اقلیتها میتوان به عربهای ساکن اراضی اشغالی 1948 اشاره کرد. مالکیت اراضی نقب و روستاهای به رسمیت شناخته نشده در این منطقه، تلاش برای متمرکز ساختن بدویها در یک منطقه محدود و از پیش تعیینشده که باعث آسیب اجتماعی و اقتصادی آنان میشود، ازجمله مشکلات این قشر جمعیتی است.
ازجمله این قوانین، تصویب قانون "منع نفوذ" (The Infiltration Prevention Law) در ژانویه 2012 بود که با اجرای آن در ژوئیه 2012، دو هزار تن از مردان و زنان و کودکان بدون محاکمه در شرایط نامساعد بازداشت شدند. این امر باعث سلب آزادی و نقض حقوق این افراد شده است. گفتنی است اغلب این پناهجویان از کشورهایی هستند که طبق معیارهای حقوق بینالملل بهدلیل خطرات موجود علیه ایشان، امکان بازگرداندنشان وجود ندارد.
صهیونیسم و نقض حقوق زنان
گرچه طبق اطلاعات اداره آمار اسرائیل، جمعیت زنان در اراضی اشغالی تقریباً با جمعیت مردان برابر و حتی از آنها بیشتر است ولی تبعیضهای فاحشی میان آنها دیده میشود. نابرابریهای جنسیتی در رژیم مدعی دموکراسی از جمله اختلاف در حقوق پرداختی به زنان و مردان و نیز مخالفت احزاب مذهبی اسرائیل همانند شاس و "یهودیت هتوراه" با مشارکت زنان در پارلمان، انتقادبرانگیز میباشد.
بهعلاوه تجارت زنان در اسرائیل که همواره طی گزارشهای شورای حقوق بشر ازجمله گزارش 19 ژوئن 2012 از آن انتقاد شده است و نیز تبعیض میان زنان عرب و یهودی در جامعه اسرائیل به ویژه در زمینههای کاری و بهداشتی محل انتقاد است. در این میان برخی از قوانین تبعیضآمیز اسرائیل علیه عربها بهویژه قانون ممانعت از انسجام خانوادگی (Family Reunion)، زنان فلسطینی را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
در بسیاری از موارد که زنان عرب قربانی قتلهای خانوادگی و تحت عنوان "حفظ شرف خانوادگی" میشوند، پروندههای تحقیق در این موارد با بیتوجهی مقامات اسرائیلی مواجه میشود. شایان ذکر است که طی سال 2012، پنج زن و از سال 1991 تاکنون 150 زن در اسرائیل کشته شدهاند و در اغلب موارد پروندة آنان بهدلیل نقص ادله مختومه میشود.
تجاوز و سوءاستفادههای جنسی یکی از موارد متداول در "ارتش اسرائیل" است، تا جایی که سران نظامی رژیمصهیونیستی تلاش میکنند برنامههایی برای کاهش چنین مواردی به اجرا بگذارند. با این حال، آمارهای رسمی نشان میدهد موارد سوءاستفادههای جنسی به خصوص علیه سربازان زن ارتش اسرائیل، در چند سال اخیر روند رو به رشدی داشته است.
" فحشاء و قاچاق انسان"
براساس گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان ملل، سرزمینهای اشغالی، یکی از اصلیترین و بزرگترین مراکز قاچاق انسان و بردگی جنسی زنان است. صهیونیستها در قاچاق زنان جویای کار به اسرائیل رکورد دار هستند و سالانه تا 5 هزار زن در دام آگهیهای استخدام و کار صهیونیستها افتاده و قربانی "تجارت فحشاء" میشوند. "فاحشگی" در سرزمینهای اشغالی مورد حمایت قانون است.
زنان از کشورهای "چین"،" رومانی"،" ترکیه"،" اوکراین"،" کشورهای آفریقایی" و "شرق آسیا" معمولا با مشاهده تبلیغات ادامه تحصیل و کار و به امید شرایط بهتر زندگی، گرفتار باندهای صهیونیستی "قاچاق انسان" میشوند.
دهها هزار زن هم اکنون در سرزمینهای اشغالی قربانی "بردگی جنسی" صهیونیستها هستند. "پاسپورت" این زنان به محض ورود گرفته شده و دیگر اجازه بازگشت به کشورشان را ندارند.
مارینا، اوکراینیالاصل، یکی از زنانی است که در سال 1999 و با مشاهده یکی از همین تبلیغات و به امید یافتن کار و زندگی بهتر راهی سرزمینهای اشغالی شد. اما به محض رسیدن به اسرائیل تحویل گروههای فحشاء شد. مارینا در "اشکلون" به خانهای منتقل شد که دهها زن دیگر با وضعیتی مشابه او به سرزمینهای اشغالی آمده بودند. مارینا پس از امتناع از تن دادن به فحشاء در اتاقی زندانی شد و به شدت از سوی کسانی که مقدمات مهاجرت او را به اسرائیل فراهم کرده بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به طور دسته جمعی به وی تجاوز شد. پس از این اتفاق وی تسلیم و به یکی از خانههای فساد فروخته شد. مارینا پس از 12 سال به اتهام مهاجرت غیرقانونی تحت تعقیب پلیس اسرائیل قرار گرفته است.
علاوه بر قاچاق زنان به سرزمینهای اشغالی، در جدیدترین گزارشها، موارد متعددی از قاچاق زنان اسرائیلی (که عمدتا زنان مهاجری هستند که چند سال در اسرائیل قربانی تجارت فحشاء بودهاند) به کشورهای کانادا و انگلیس گزارش شده است. زنان مهاجر منتقل شده به اسرائیل بین 8 تا 10 هزار دلار به فروش میرسند. بدلیل حاشیه امنیت قاچاقچیان انسان و تاجران فحشاء در اسرائیل، این تجارت حتی از "قاچاق مواد مخدر" و "قاچاق سلاح" نیز پر سودتر بوده است.
روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" در تحلیلی پیرامون این پدیده نوشت: برخی از این زنان این شغل را "شغلی شریف" میدانند، زیرا معتقدند با این کار مانع از فروپاشی کانون خانواده به علت انباشت بدهیها میشوند! نکته قابل توجه در این گزارش آن است که زنان مورد اشاره، از طبقه متوسط جامعه هستند، نه طبقه فقیر. یکی از این زنان که 35 سال دارد و معلم، متاهل و صاحب سه فرزند است، میگوید: "من 10 سال است که به این کار مشغول شدهام. زمانی که به این کار روی آوردم، خانوادهام غرق در بدهی بود و من از ترس از دست دادن خانوادهام، با دیدن آگهی استخدام برای چنین شغلی، تن به این کار دادم".
وی میافزاید: همسرم از کار من اطلاع دارد و با این پدیده به عنوان یک شغل برخود میکند و احساسش این است که برای خانواده فداکاری میکنم.
زن جوان 25 سالهای نیز که در بازار بورس کار میکند، در این خصوص گفت: "روسپیگری" را از 9 سال پیش به علت "مشکلات اقتصادی" و با اطلاع همسرش، شروع کرده است. یک زن دارای تحصیلات عالی نیز که به این حرفه روی آورده است، میگوید: او و همسرش علاقه بسیار زیادی به هم دارند و همسرش از کارش آگاه است و کار او را تلاش برای حفظ ارکان خانواده و یک "کار فرهنگی جدید" میداند. اما زن معلمی که گرفتار این پدیده شوم شده است، این اقدام را تن فروشی به خاطر خود و خانودهاش میداند.
این گزارش در پایان با اشاره به ساختار عجیب و غریب جامعۀ اسرائیل، آن را دنیای انحطاط اخلاقی برای حل مشکلات اقتصادی خانوادههای اسرائیلی عنوان میکند و میافزاید: دولت مالیاتها را افزایش میدهد و خانوادهها برای تامین این هزینهها به شیوههای عجیب و غریب روی میآورند.
"صهیونیسم و همجنس بازی"
وی یکی از افتخارات رژیم صهیونیستی را سازماندهی "راهپیمایی جهانی همجنسبازان" در طی سالهای اخیر میداند. در عرصه سیاسی داخلی نیز رژیم صهیونیستی دست همجنسبازان را باز گذاشته است تا جایی که "دان سلیور"، نماینده همجنسبازان در "حزب کار" این رژیم، خود را برای راهیابی به کنست در فهرست انتخاباتی این حزب نامزد کرد. او اولین همجنسبازی بود که به طور آشکارا خود را نامزد انتخابات کنست کرد که مورد موافقت "شلی یاحی موویچ"، رئیس حزب کار نیز قرار گرفت. اهمیت حمایت از همجنس بازی برای اسرائیل به حدی رسیده است که در مدرسه علوم دینی یهودیان محافظه کار، مسئله "خاخام" شدن همجنسبازان زن و مرد مورد موافقت قرار گرفته و بر این اساس همجنس بازان میتوانند خاخام شده و به برگزاری "آیینهای مذهبی یهود" بپردازند!
به گزارش "هاآرتص عبری"، "دیوید گراسمان" و "میخا رونبار" در کتابی تحت عنوان "آغوش" از کودکان خیابانی به عنوان یکی از بزرگترین گرفتاریهای جامعه اسرائیل طی سالهای اخیر یاد میکنند. به اعتراف نویسندگان کتاب مذکور، هم اکنون هزارن کودک در مناطق مختلف رژیم صهیونیستی آواره هستند و بسیاری از آنها علاوه بر "تکدی گری"، طعمهای برای سو استفادههای مافیای کودکان در رژیم صهیونیستی هستند.
در این کتاب آمده است: فساد اخلاقی ناشی از فقر، به شدت در میان کودکان اسرائیلی افزایش یافته است. هم اکنون متوسط سن فساد در اسرائیل به کمتر از ۱۳ سال رسیده که این مساله نمایانگر نابودی ارزشهای اخلاقی در سرزمینهای اشغالی است.
"یهودیان هاردیم" برای جداسازی دانشآموزان اشکنازی از دانشآموزان سفاردی در حیاط مدرسه بین این دو گروه حصار کشیدهاند و حتی زمان زنگ تفریحشان را متفاوت قرار دادهاند تا با هم تماسی نداشته باشند. همچنین بر روی دیوار مدرسه علائمی مبنی بر عدم تماس بین این دو گروه وجود دارد.
بر اساس گزارش CRC، "کمیسیون حقوق کودک" در "مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو"، در بیست و یکمین سالگرد تصویب "کنوانسیون حقوق کودکان" در "مجمع عمومی سازمان ملل"، "یونیسف" رژیم صهیونیستی را به خاطر عدم رعایت و پایبند نبودن به "کنوانسیون حقوق کودکان" مورد انتقاد قرار داد.
در این گزارش منتشر شده از سوی کمیته حقوق کودکان آمده است، اسرائیل هیچ کمیسیونی برای حفظ حقوق کودکان ندارد و قانونهایی که تاکنون برای حمایت از حقوق کودکان در اسرائیل به تصویب رسیدهاند ضمانت اجرایی ندارند.
شاید بهترین توصیف برای وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی اظهارات قاضی "دادگاه عالی اسرائیل" باشد، "دوریتبنیش DoritBeinisch" در کنفرانسی گفت: "ما در میانه یک اوضاع آشفته سیاسی و فرهنگی هستیم. ما در حال تجربه کردن شکستها، "نزاع طبقات اجتماعی"، فقر و فقدان اعتماد عمومی به تمامی بخشهای دولتی هستیم.
با توجه به اظهارات بدون پشتوانه "بنیامین نتانیاهو" در مصاحبه با بخش فارسی رسانه سلطنتی بیبیسی، من باب نبود آزادیهای اجتماعی در ایران، اینگونه به نظر میرسد که او نه تنها نسبت به مسائل داخلی ایران بیگانه است، بلکه هیچ اشرافی نیز بر آنچه در به اصطلاح " اسراییل دموکراتیک" اتفاق میافتد ندارد.
دیدگاهها (۱)
مهدی
۳۰ مهر ۹۲ ، ۱۳:۳۳
درود بر شما حواری خدا و فرستاده او (ص)
میدونید اسرائیل, همون آمریکای کوچک هست!
آمریکا اژدهاست و این هم ماره
اینها به اعراب سلاح اتمی میفرستند که اعراب با ایران بجنگند و ایران رو نابود کنند!
بعد کمونیستها (روسیه چین و کره و ...) با اینها بجنگند و در نهایت با هم (با صهیونیست و امپریالیسم) متحد بشوند و حکومت واحد جهانی یهود یا همون نظم نوین دنیوی عملی بشه!
ولی نمیدونن که خدای ما نقشه دیگری رو برای این "جنگ جهانی سوم" کشیده!
یه کوچولو عربها رو طرف ایران میکنه و بعد چی میشه ؟ کشورهای عرب با ایران متحد میشوند و اسرائیل رو از صحنه روزگار شیفت دیلت میکنند!
روسیه و چین و ... هم وقتی میبینن که دیگه نیازی نیست عروسک خیمهشببازی یهود باشند با ایران همکاری میکنند و دشمنان ایران رو با خاک یکسان میکنند
آمریکا که همون زوراء هست گرفتار هرگونه بلای الهی از قبیل سیل و طوفان و طاعون و سونامی و بمب اتمی و ... میشه و به لقاء الله میپیونده!
پاسخ:
۱ آبان ۹۲، ۱۰:۵۳
بهتره بگیم امریکا به جهنم می پیونده!