شب دهم (عاشورای) ماه محرّم الحرام

شب دهم (عاشورای) ماه محرّم الحرام


آخرین شب

شب فرا رسید حسین (علیه السلام) اصحاب خود را جمع نمود و حمد و ثناى خدا را بجا آورد وسپس رو به آنان کرد و فرمود : " من هیچ اصحابى را صالحتر از اصحاب خود ، و هیچ اهل بیتى را نیکوتر و برتر از اهل بیت خویش ، نمى دانم . خداوند همه شما را جزاى خیر دهد . اینک شب است و تاریکى آن ، شما را در آغوش گرفته است . شما هم آن را براى خود مانند شتر راهوارى قرار دهید و در این تاریکى شب پراکنده شوید و مرا با این لشکر به حال خود بگذارید . زیرا آنان به جز من شخص دیگرى را نمى خواهند " .

برادران و فرزندان حسین (علیه السلام) و پسران عبد الله جعفر گفتند : " براى چه تو را بگذاریم و برویم ؟ آیا براى این که بعد از تو زنده بمانیم ؟ خدا هرگز چنین روزى را قسمت ما نکند " . این سخن را نخست عباس بن على (علیه السلام) گفت و سایرین او را متابعت کردند .

سپس حسین (علیه السلام) به سوى فرزندان عقیل نگریست و به آنان فرمود : " شهادت مسلم از طرف شما کافى است . من به شما اذن دادم که بروید " . و از طریق دیگر روایت شده است که در آن هنگام برادران و تمام اهل بیت حسین (علیه السلام) سخن آغاز نمودند و گفتند : " اى پسر پیغمبر ! مردم به ما چه مى گویند و ما به آنان چه جوابى بدهیم ؟ آیا بگوییم که مولا و پیشوا و پسر پیغمبر خود را تنها گذاشتیم و در یارى او تیرى به سوى دشمن پرتاب نکردیم و نیزه‌اى را به کار نگرفتیم و شمشیرى نزدیم ؟ نه ، به خدا قسم ، از تو دور نمى شویم و با جان خود تو را نگهدارى مى کنیم تا در راه تو کشته شویم و مانند تو به شهادت نایل گردیم . خداوند چهره زندگى را بعد از تو زشت گرداند ! "

سپس مسلم بن عوسجه برخاست و گفت : " اى پسر پیغمبر ! آیا ما تو را تنها بگذاریم و برویم ، در صورتى که این همه دشمن تو را احاطه کرده است ؟ " نه ، به خدا قسم ، چنین عملى امکان پذیر نیست و خداوند زندگى بعد از تو را نصیب من نگرداند . من مى جنگم تا نیزه خود را در سینه دشمنانت بشکنم و شمشیرى را که در دست خویش دارم بر آنان فرود آورم . و اگر هیچ گونه وسیله اى نداشته باشم ، با سنگ مبارزه مى کنم و از تو دور نمى شوم تا با تو بمیرم " .

پس از او سعید بن عبد الله حنفى برخاست و گفت : " نه ، به خدا قسم ، اى پسر پیغمبر ! ما تو را تنها نمى گذاریم تا خدا گواه باشد که ما وصیت پیغمبرش محمد ( صلى الله علیه وآله ) را درباره تو حفظ کرده‌ایم ، و اگر بدانم که در راه تو کشته مى شوم و سپس زنده مى گردم و پس از آن زنده زنده مى ‌سوزم و بدانم که هفتاد مرتبه با من چنین مى شود ، از تو دور نمى شوم تا قبل از تو مرگ خویش را ببینم . چگونه در راه تو جانبازى نکنم ؟ در صورتى که کشته شدن یک مرتبه بیش نیست و بعد از آن به عزت و سعادت جاودانى خواهم رسید " .

پس از آن زهیر بن قین برخاست و گفت : " به خدا سوگند ، اى پسر پیغمبر ! دوست داشتم هزار بار کشته و باز زنده شوم و خداوند تو و برادران و اهل بیت تو را زنده بدارد " . سپس عده اى از اصحاب حسین (علیه السلام) سخنانى به همین مضمون عرضه داشتند و گفتند : " جانهاى ما فداى تو باد . ما تو را با دستها و صورتهاى خود حفظ مى کنیم و چون کشته شویم ، تکلیفى را که خداوند به عهده ما گذاشته است انجام داده‌ایم " .


در همان شب ، به محمد بن بشیر حضرمى اطلاع دادند که پسرت در مرز رى اسیر شده است . گفت : " آن را به حساب خداوند مى گذارم . به جان خودم قسم ، دوست نمى داشتم که فرزندم اسیر شود و من پس از او زنده بمانم " .

حسین (علیه السلام) سخن او را شنید و فرمود : " خدا تو را بیامرزد . من بیعت خود را از تو برداشتم . تو براى رهایى فرزندت اقدام کن " . گفت : " درندگان مرا زنده زنده بخورند ، اگر از تو دور شوم " . فرمود : " پس این جامه‌هایى را که از برد یمانى است ، به فرزندت بده تا در نجات برادر خود ، از آنها استفاده کند " . سپس پنج جامه که هزار دینار ارزش داشت ، به او عطا فرمود .

راوى مى گوید : آن شب را حسین (علیه السلام) و یارانش تا صبح گذرانیدند ، در حالى که زمزمه مناجات و تضرع آنان شنیده مى شد . عده اى در حال رکوع و جمعى در حال سجود و دسته اى ایستاده به عبادت مشغول بودند .

در آن شب ، سى و دو نفر از لشکر عمر بن سعد خارج شده و به لشکرگاه حسین (علیه السلام) پیوستند . کثرت نماز و دیگر صفات کمال ، سجیه وخوى آن حضرت بود .




1.فیض العلام:ص147.وسیلةالدارین:ص 298-299.

2.فیض العلام:ص149.وسیلةالدارین:ص302-303.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه
پیوندها